خواب‌وخیال واهی؛ نگاهی به «نبراسکا» الکساندر پین / انتشار، تنها در صفحه‌ی شخصی

فیلم نبراسکا

 

«نبراسکا» [۱] (Nebraska) اثر الکساندر پین است که دوست‌داران سینما او را با فیلم‌های مطرحی هم‌چون: "راه‌های جانبی" (Sideways) [محصول ۲۰۰۴]، "درباره‌ی اشمیت" (About Schmidt) [محصول ۲۰۰۲] [۲] و "فرزندان" (The Descendants) [محصول ۲۰۱۱] [۳] به‌خاطر سپرده‌اند. فیلم، روایت‌گر همسفر شدن پیرمردی دائم‌الخمر به‌نام وودی گرانت (با بازی بروس درن) و پسرش دیوید (با بازی ویل فورته) از مونتانا به‌سوی لینکلنِ نبراسکا برای دریافت جایزه‌ی یک ‌میلیون دلاریِ بخت‌آزمایی است...

 

پین در به تصویر کشیدن ساده‌ترین دقایق زندگی روزمره خبره است؛ نمایش ظرایفی سهل‌وُممتنع. از جمله نقاط عطف کارنامه‌ی سینمایی او، ساخت فیلم با مضامینی است که نسبت به آن‌ها شناختی تام‌وُتمام دارد. درست همانند "همشهری روث" (Citizen Ruth) [محصول ۱۹۹۶]، "انتخاب" (Election) [محصول ۱۹۹۹] و "درباره‌ی اشمیت"؛ قصه‌ی «نبراسکا» نیز -همان‌طور که از عنوان‌اش برمی‌آید- در ایالت نبراسکا می‌گذرد. الکساندر پین خود زاده‌ی اوماها از نبراسکاست و کاملاً با خصایص جغرافیایی محیط و حس‌وُحال‌اش آشنایی دارد.

بروس درن، بازیگر ۷۷ ساله و کهنه‌کار [۴] یکی از به‌یادماندنی‌ترین حضورهایی سینمایی‌اش را در این فیلم ثبت می‌کند. درن برای «نبراسکا» طی شصت‌وُششمین جشنواره‌ی فیلم کن (۲۰۱۳) توانست صاحب جایزه‌ی بهترین بازیگر نقش اول مرد شود. درن در مقاطعی می‌توانست تبدیل به یک ستاره‌ی تراز اول شود اما این اتفاق هرگز نیفتاد. او پیش‌تر تنها یک‌بار برای فیلم "بازگشت به خانه" (Coming Home) [ساخته‌ی هال اشبی/ ۱۹۷۸] نامزد اسکار، آن‌هم در شاخه‌ی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شده بود و لابد در جریان هستید که در مراسم هشتادوُششم نیز مجسمه را به متیو مک‌کانهی (Dallas Buyers Club) واگذار کرد.

 

بروس درن در «نبراسکا» به نقش پیرمردی کم‌حرف و نچسب که تنها انگیزه‌ی او به‌جای گذاشتن میراثی برای پسران‌اش است، در حافظه‌ی مخاطب می‌ماند. به‌جز این و علاوه بر نقش‌آفرینی باورپذیر ویل فورته در قامت پسری اهل و دل‌سوز؛ دیگر نقطه‌ی قوت فیلم، درخشش جون اسکیب است که او هم به‌واسطه‌ی ایفای نقش کیت -مادر خانواده- در ۸۴ سالگی و برای اولین‌بار به کاندیداتوریِ اسکار رسید. کیت، پیرزنی گستاخ، بددهن و خشن است و به‌طور کلی، عاری از خصوصیت‌های مورد انتظارِ زنانه و مادرانه!

 

خانواده حالا دیگر یکی از ارکان مهم و تثبیت‌شده‌ی فیلم‌های الکساندر پین محسوب می‌شود. به‌علاوه، بر پرده آوردن جزئیاتِ مناسباتِ پدر و فرزندی در ساخته‌های آقای پین صاحب جایگاهی ویژه است؛ "درباره‌ی اشمیت" و کیفیت رابطه‌ی وارن (با بازی جک نیکلسون) با دختر حرف‌گوش‌نکن‌اش جینی (با بازی هوپ دیویس) را که حتماً یادتان مانده، "فرزندان" هم که اسم‌اش با خودش است! تایم عمده‌ای از «نبراسکا» نیز به چندوُچونِ همراهیِ دیوید گرانت با خواب‌وُخیالِ واهیِ پدرش وودی اختصاص دارد. مثل سایر آثار پین، دیالوگ‌های فیلم هم به دل می‌نشینند و تأثیرگذارند.

 

«نبراسکا» یک ضیافتِ جاده‌ایِ درست‌وُدرمان با لحظاتی مفرح و پایانی دل‌چسب است؛ کمدی-درامی فوق‌العاده خوش‌ساخت که -با وجود همه‌ی تلخی‌هایش- نهایتاً بیننده‌ی خود را با حال بد به بیرون از سالن سینما روانه نمی‌کند. «نبراسکا» از سوی اعضای آکادمی اسکار در شش رشته‌ی بهترین فیلم، کارگردان (الکساندر پین)، فیلمنامه‌ی غیراقتباسی (باب نلسون)، فیلمبرداری (فدون پاپامیشل)، بازیگر نقش اول مرد (بروس درن) و بازیگر نقش مکمل زن (جون اسکیب) کاندیدای دریافت جایزه شد که البته عاقبت، دستِ‌خالی از مراسم بازگشت.

 

در محوریت قرار دادن خانواده (نه الزاماً همیشه به‌معنای متداولِ گرم و امن‌اش)، پرداختن به روابط پدران و فرزندان، راهیِ سفر کردن کاراکتر‌ها، حسرت‌خواری بر عمر بربادرفته و افسوس خوردن به حال بازنده‌ها؛ از المان‌های تکرارشونده‌ی سینمای الکساندر پین‌اند که همگی در «نبراسکا» نیز قابلِ رؤیت هستند. دو مورد آخری را شاید بتوان توجیهی برای دریغ کردن عنصر رنگ از «نبراسکا» به‌شمار آورد. فیلمبرداری سیاه‌وُسفید و شسته‌رفته‌ی فدون پاپامیشل، تماشاگر را بیش از هر چیز به‌یاد قاب‌های در ذهن ماندگارِ انسل آدامز -عکاس بزرگ قرن بیستم- می‌اندازد... «نبراسکا» سردترین و تلخ‌ترین کمدی‌ای است که آقای پین کارگردانی کرده.

 



[۱]: این نوشتار، پیش‌تر در قالب شماره‌ی ۱۶۳ صفحه‌ی طعم سینما منتشر شده است.
[۲]: می‌توانید رجوع کنید به نقد "درباره‌ی اشمیت" به‌قلم نگارنده، تحت عنوان «بن‌بست ترس و تنهایی»، منتشرشده در تاریخ پنج‌‌شنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۳؛ در قالب شماره‌ی ۳۸ صفحه‌ی طعم سینما.
[۳]: می‌توانید رجوع کنید به نقد "فرزندان" به‌قلم نگارنده، تحت عنوان «پیش‌غذای کامل»، منتشرشده در تاریخ دو‌شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴؛ در سایت نشریه‌ی‌ فرهنگی هنری آدم‌برفی‌ها.
[۴]: منظور، سن‌وُسال آقای درن در برهه‌ی تولید فیلم است.

درباره نویسنده :
پژمان الماسی‌نیا
نام نویسنده: پژمان الماسی‌نیا

دبیر تئاتر آکادمی هنر

تحصیلات: کارشناس ارشد پژوهش هنر
عرصه‌ی فعالیت: حضور جدی در حوزه‌ی ادبیات و ویراستاری از ۱۳۸۳، صاحب ۷ کتاب شعر چاپ‌شده با عناوین «دیگر هم‌بازی‌ات‌ نمی‌شوم» (۱۳۸۶) «عاشقانه‌های ‌برف ‌به‌اسم ‌کوچک» (۱۳۸۷) «روایت ‌ماه ‌از نیمه» (۱۳۸۸) «تقویم عقربه‌دار ماه‌های بهار» (۱۳۸۹) «گذرنامه موقت ماهی آزاد» (۱۳۹۰) «ییلاق ‌چشمان ‌تو» (۱۳۹۱) و «سرگرم مردنم» (۱۳۹۵)، نگارش نزدیک به ۳۰ مقاله با موضوعیت هنر و فلسفه‌ی هنر، همکاری به‌عنوان منتقد فیلم و تئاتر با سایت‌های سینمایی معتبر، پایه‌گذاری صفحه‌ی «طعم سینما» و نگارش ۱۷۰ نقد درباره‌ی فیلم‌های مطرح تاریخ سینما ذیل این عنوان، چاپ کتاب «طعم سینما» در ۳۸۴ صفحه و حاوی ۱۷۹ نقد پیرامون ۱۸۵ فیلم سالیان دور و نزدیک سینمای جهان (مهرماه ۱۳۹۷)
زمینه‌ی پژوهش: سینمای آمریکا، سینمای مستقل آمریکا، سینمای وحشت