تحلیل نشانه‌شناختی شیوه‌های گفته‌پردازی در یسن‌های نهم و دهم اوستا

اوستا

 

چکیده:

در این مقاله سعی بر آن داریم که به بررسی ویژگی‌های گفته‌پردازی در یسن‌های نهم و دهم اوستا بپردازیم. یسن‌های نهم و دهم و یازدهم اوستا سه فصل از کتاب یسن‌های اوستا هستند که بر روی هم هوم یشت نام دارد، زبان یسن‌ها یکی از مهم-ترین و کهن‌ترین بخش‌های اوستاست. یکی از نمودهای گفته‌پردازی ضمایرشخصی وشناسه‌های افعال به عنوان تکواژهای وابسته دستوری  هستند که در یسن‌ها از جمله در یسن‌های نهم و دهم به روش‌های گوناگونی به کار رفته‌اند: اول شخص مفرد، اول شخص جمع، سوم شخص جمع، دوم شخص مخاطب و غیره که مدام تغییر کرده و این تغییر ضمایر و شناسه‌ها در گفته پردازی موجب اتصال و انفصال گفتمانی در یسن‌های نهم و دهم شده که خود سبب تولید معنا می‌گردد. از طرفی افعال وجهی خواستن، توانستن، بایستن و دانستن نقش مهمی را در معنای گفتمان ایفا می‌کنند. روش به کار رفته برای بررسی ضمایر، شناسه‌ها و افعال موثر نشانه‌شناسی مکتب پاریس است. هدف از این مقاله نشان دادن چگونگی تولید معنای عرفانی و شیوه گفته‌پردازی در یسن های نهم و دهم اوستا است.

کلید واژه‌ها: یسن نهم و دهم، گفته پردازی، ضمایر شخصی، افعال موثر.
 

مقدمه
بنابر تقسیم‌بندی‌های زبان‌شناسی یکی از زبان‌های کهن ایرانی که اثر مکتوب از آن در دست است زبان اوستایی است. زبان اوستایی خود از زیر شاخه‌های خانواده زبانهای ایرانی باستان است که خاستگاه آن شرق و شمال شرق ایران بزرگ بوده و بر اساس موازین زبان‌شناسی نو به خانواده زبان‌های هندو اروپایی تعلق دارد. « اکنون بیشتر دانشمندان هم داستانند که این زبان به نواحی آسیای میانه و احتمالا به نواحی خوارزم، تعلق داشته است و منظور از ایرانویچ  که در اوستا آمده، همین ناحیه بوده است.» (آموزگار ، 1386: 57).   

 

طبق تقسیم‌بندی امروزین، کتاب اوستا از پنج بخش تشکیل شده است شامل یسن‌ها، ویسپرد، وندیداد، یشت‌ها و خرده اوستا. یسن‌ها مهم‌ترین بخش اوستا و دارای 72 فصل یا "ها"ست. فصل‌های نه تا یازده که در بر دارنده ستایش ایزد هوم است را «هوم یشت» نامیده‌اند. «در اوستای نو، هوم به عنوان ایزدی توانا ستایش شده [...] هم اوست که سرور خانواده، روستا، شهر، کشور و مهمتر از همه «سرور دانش» خوانده می شود». (راشد محصل، 1364 : 4) بزرگداشت هوم «از طریق ستودن و خواندن نیایش‌های خاص او و نیز از طریق نیاز و نثار دو آرواره، زبان و چشم چپ، قربانی برای اوست.» (همان، 6) هم‌چنین هوم در آیین مزد یسنا گیاهی مقدس است که سود آوری بسیار دارد و افشره آن در آیین های مزدیسنایی نقش بسیار ایفا می‌کند و ما در متن اوستا شاهد ستایش این گیاه مقدس هستیم.
پرسش‌هایی که ذهن را می تواند درگیر کند این است که ستایش گیاه مقدس هوم با چه ساختاری و از چه طریقی صورت گرفته است؟ گفته پرداز از چه شیوه‌هایی برای تولید گفتمان خود استفاده کرده است؟ و چگونه با گذر از ضمایر مفرد به ضمایر جمع معنای وحدت در ستایش حاصل می گردد؟ زاویه دید چه نقشی در این گذار ضمایر ایفا می‌نماید؟ افعال وجهی با چه ساز و کاری به تولید معنای گفتمان کمک می‌کنند؟

 

فرض ما براین است معنای عرفانی متن بیشتر از طریق تغییر ضمایر و همچنین از طریق افعال وجهی به ویژه فعل دانستن حاصل می‌گردد که روند گفته‌پردازی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در واقع گفته‌پرداز با معرفی کنشگر "هوم" دائما شناخت و باور مخاطبان را افزوده و در نهایت در یسن دهم به ستایش دسته جمعی "هوم" منجر می‌گردد که این ستایش ناشی از شناخت "هوم" می باشد. در واقع می توان گفت که مخاطب به نوعی عرفان دست می‌یابد. منظور از عرفان در این‌جا حقیقت واحدی است که به صورت ایزدان مختلف زردشتی یا پیش زردشتی از جمله هوم تجلی یافته است.  

 

یکی از رویکردهایی که برای پاسخ به سوالات بالا می توان به کار گرفت نشانه- معناشناسی مکتب پاریس است که توسط الژیدراس ژولین گرماس  در سال 1966 پایه‌ریزی شد که به دنبال آرای نظری فردینان دو سوسور زبانشناس سویسی و لویی یلمزلف زبان‌شناس دانمارکی در فرانسه نضج گرفت. در سال‌های اخیر با کوشش نظریه‌پردازانی همانند ژاک فونتنی ، دنی برتراند ، کلود زیلبربرگ  و غیره پیشرفت‌های چشمگیری داشته و در حوزه های مختلف علوم انسانی در کنار سایر رویکردهای تحلیل متن، به واکاوی متون مختلف پرداخته است. در این مکتب روش‌های متعددی برای تحلیل متن تعریف شده است که در واقع هدف اصلی آن پیدا کردن ساختارهای معنا دار و معنا ساز در گفتمان است.

 

یکی از روشهای نظری که در رویکرد نشانه-شناسی مکتب پاریس به آن پرداخته شده، مسئله گفته پردازی و شیوه‌های مختلف تولید گفتمان است. نظر به اینکه ما هم در تحلیل متن اوستا شیوه‌های مختلف گفته‌پردازی را بررسی خواهیم کرد، بنابراین چنین رویکردی را برگزیدیم.

 

در یسن‌های نهم و دهم یکی از عوامل معنا ساز جانشینی ضمایر مختلف، اتصالات و انفصالات گفتمانی بر اساس تغییر ضمایر، شناسه ها و چگونگی کاربرد افعال وجهی است. این افعال از نظرمعنایی به پنج فعل خواستن، بایستن، توانستن، دانستن و باور کردن تقسیم می‌شوند. در پیکره مورد مطالعه این افعال با توجه به ضمایری که به آن‌ها ارجاع داده می‌شود و همچنین وجوهشان در تولید معنا نقش دارند.

 

این مقاله از سه بخش تشکیل شده است. پس از پیشینه تحقیق نخست چارچوب نظری، روش و رویکرد تحلیل متن توضیح داده خواهد شد، سپس اتصالات و انفصالاتی که در گفتمان به دنبال تغییر ضمایر حاصل می‌شود و زاویه دید گفته‌پرداز را تغییر می‌دهد بررسی می‌کنیم. در پایان افعال وجهی و شیوه تولید معنا توسط آن‌ها را تحلیل می‌نماییم.

 

مقاله کامل دکتر اطهاری را از قسمت زیر دانلود کنید

اوستا

 

درباره نویسنده :
دکتر مرضیه اطهاری نیک عزم

 استادیار زبان و ادبيات فرانسه دانشگاه شهید بهشتی تهران

سمت در آکادمی هنر: دبیر نشانه‎شناسی هنر

دکتری نشانه ـ معناشناسی زبان و ادبيات فرانسه، فرانسه، دانشگاه پاريس 8 / كارشناسي ارشد علوم زباني و ترجمه شناسي، شاخه معناشناسی، فرانسه، دانشگاه سوربن جديد، پاريس 3

عضو گروه پژوهشی نشانه‎شناسی هنر خانه هنرمندان / همكاري با دايره المعارف دكتر رواقي، بخش فرانسه / مشاور علمی تئاترهای «لاله سیاه» و «خسیس» در دانشگاه اهواز

برای مشاهده صفحه دکتر مرضیه اطهاری نیک عزم در دانشگاه شهید بهشتی تهران کلیک کنید