پیرامون پرویز؛ نگاهی به فیلم پرویز از منظری ساختی - کارکردی

فیلم پرویز



مقدمه
پرویز فیلمی به کارگردانی مجید برزگر است. این فیلم محصول سال 1391 بوده و روایت زندگی شخصیتی به نام پرویز و زیست اجتماعی وی، ارتباطش با پدر و جامعه‌ی پیرامونش است. پرویز اساساً فیلمی جامعه‌شناختی است. در واقع در این فیلم علت و نحوه‌ی بروز رفتار کاراکتر فیلم از مجرای واکاوی مختصات اجتماعی جهان روایی فیلم قابل تحلیل است (میربابا،1393). بر همین اساس در این مقاله تلاش خواهد شد با اتکاء با بضاعت‌های تماتیک اثر، با رویکردی ساختی-کارکردی و استفاده از نظریه‌ی مرتون  به تحلیل این فیلم به عنوان یک متن و طرح ایده‌هایی درباره‌ی جامعه و محیط اجتماعی کلان‌تر اقدام شود.


تحلیل متن
فیلم پرویز آنگونه که گفته شد، قصه زندگی امروزِ پرویز است. این قصه در شهر تهران و در مجموعه‌ی بزرگ مسکونی آتی‌ساز روایت شده است. پرویز به همراه پدرش در این شهرک و یکی از واحدی آپارتمانی آن زندگی می‌کند. شهرکی که ساکنان آن عضوی از طبقه‌ی متوسط و بالای متوسط جامعه بوده و از شرایط اقتصادی مناسب و وضعیت منزلتی مساعدی برخوردارند. شهرک در معنای ضمنی خود مفهوم وحدت را منتقل می‌کند، اما کارکردش در این اثر تأکیدی است بر تنهایی فرد در میان جمع (نوری،1393)؛ آنچه که این انتخاب مکانی را در سیر فیلم در چارچوب شخصیت‌پردازی و جریان روایی اثر بیشتر معنادار می‌سازد. خانواده‌ی پرویز خانواده‌ای است ناقص؛ که در آن صرفاً پرویز و پدرش حاضرند و مادر به دلیلی نامعلوم «غایب» است. پدر، شخصیتی است اقتدارگرا، با لحن و ادبیاتی مستبدگونه که رابطه‌ی سلسله مراتبی و غیرصمیمانه‌ای با فرزندش -پرویز- دارد. به رغم این مسئله، تعامل پرویز با پدر، وجهی محترمانه دارد. پرویز در سیر روایی این قصه در دو قطب و وضعیت کاملاً متفاوت واقع شده که در ادامه به ترتیب مورد بحث قرار می‌گیرد. به عبارتی ما پرویز را در دو نقطه‌ی متفاوت در ابتدا و انتهای فیلم می‌بینیم که در ادامه بیشتر تشریح خواهد شد.

 

درباره نویسنده :
دکتر آرش حسن‌پور
نام نویسنده: دکتر آرش حسن‌پور

سمت در آکادمی هنر: دبیر جامعه‌شناسی و هنر

 

 

  • سوابق تحصیلی:

دکتری جامعه‌شناسی

 

  • زمینه پژوهش:

جامعه‌شناسی هنر، جامعه‌شناسی فیلم، مطالعات بصری