جدال غریزه و تمدن، نگاهی روانکاوانه به فیلم قصه‌های وحشی

فیلم قصه های وحشی

 

فیلم قصه‌های وحشی ، به نویسندگی و کارگردانی دامیان زیفرون، سلسله‌ای از داستان‌ها است که کاراکتر یا روایت مشترکی آن‌ها را به هم مرتبط نمی‌کند. اگر هیچ اشتراک دیگری در میان نبود، می‌توانستیم چیدمان تصادفی این قطعات را عمیقاً به‌نقد بکشیم. در این صورت قطعاً از جذابیت‌های فیلم نیز کاسته می‌شد. اما ساختار فُرمی و مضمونیِ مشترک میان شش روایتی که پشت سر هم و بدون نظم خاصی به تصویر کشیده شده‌اند از پیچیدگی فیلم خبر می‎دهد. در ابتدا، به‌مرور اجمالیِ اثر می‌پردازم و سپس به‌تفصیل شباهت‎ها و تفاوت‌های ساختارِ فُرمی و مضمونیِ تکرارشوندۀ آن را با بینشی فرویدی تحلیل خواهم کرد.

 

در ابتدای فیلم از تیتراژ متعارف خبری نیست، گویی مخاطب به اواسطِ یک داستان پرتاب می‌شود: دوربین چمدان چرخ‌داری را در نمای نزدیک دنبال می‌کند. این «غیرمنتظرگی»، نبضِ کوبنده‌ای است که تا آخرین دقایقِ اثر به‌انحاءمختلف بیننده را غافل‌گیر و به دنبال خود می‌کشاند. طنزِ ظریف، فیلمبرداریِ متنوعی که قاب‌ها و زوایای مختلف را به‌تناسب لحظۀ روایت برگزیده و موسیقی متنوع و کُمیکی که در موقعیت‌های دیگرگونه، به طرز طنازانه‌ای دیگرگونه می‌نوازد، از عوامل دیگری هستند که بی‌حوصلگیِ احتمالی بیننده را در کش‌وقوس و فرازوفرود خویش از میان می‌برند.

 

مقاله را از قسمت زیر دانلود کنید

 

درباره نویسنده :
وحید میره‌بیگی
نام نویسنده: وحید میره‌بیگی

تحصیلات: دانشجوی جامعه شناسی سیاسی
زمینۀ پژوهش: جامعه شناسی هنر(فیلم و تیاتر، نقاشی، ادبیات)