آشفتگی روایی ... / هیچ کجا، هیچ کس

 

اولین فیلم بخش مسابقه‌ای که در کاخ جشنواره اکران شد، هیچ کجا، هیچ کس ساخته ابراهیم شیبانی بود. سال‌هاست که منتقدان منتظر هستند جشنواره فجر هم مانند جشنواره‌های معتبر جهانی صاحب فیلم افتتاحیه شود. فیلم‌های افتتاحیه اغلب در بخش مسابقه حاضر نیستند و یک کارگردان صاحب نام آن را کارگردانی کرده است. ابراهیم شیبانی سومین تجربه کارگردانی خود را پس از دو فیلم زهر عسل و صحنه جرم ورود ممنوع پشت سر گذاشته است. سومین فیلمی که اگر از نظر اعتبار در حد و اندازه فیلم افتتاحیه نباشد ولی بازیگران سرشناس زیادی -حتی در کوچک‌ترین نقش‌ها- در آن ایفای نقش کرده‌اند؛ رضا کیانیان، محمدرضا فروتن، مهناز افشار، صابر ابر، افسانه چهره آزاد، بابک کریمی و آتیلا پسیانی. این تعداد بازیگر سرشناس خود سبب شد کاخ جشنواره در آغاز پر ازدحام شود.

هیچ کجا هیچ کس - نشست رسانه ای

 

هیچ کجا، هیچ کس روایت خطی را به هم ریخته و آن‌قدر بر ابهام در روایت با جابه‌جایی سکانس‌ها می‌افزاید که به جای ایجاد تعلیق کاملا نامنظم می‌شود. این تریلر با پس‌زمینه شرایط بد اقتصادی و افزایش غیر پیش‌بینی نشده نرخ تورم در سال اخیر ساخته شده است. مهران (محمدرضا فروتن) برای حل مشکل پدرش و انتقام از شوهر دوم مادرش نقشه یک سرقت و گروگانگیری را می‌کشد. در این بین دوستش (مهناز افشار) پیشنهاد می‌کند یکی از دوستانش که پدر متمولی دارد را گروگان بگیرند و پول گروگانگیری به حساب شوهر دوم مادرش (بابک کریمی) برای خرید سکه ریخته شود. دختر گروگان گرفته شده هم که از پدرش دل پری دارد خود قبول می‌کند گروگان گرفته شود. از سوی دیگر مهران به کمک نیاز دارد و با داوود (صابر ابر) و یلدا که از خانه پدرش (رضا کیانیان) فرار کرده همراه می‌شود. (برای این‌که داستان تا اکران عمومی لو نرود خود را مجاز به تعریف ادامه نمی‌بینم.)

 

یکی از بزرگترین مشکلاتی که در سنیمای ایران وجود دارد علاقه کارگردانان به برخی فضاهاست. کارگردان به جای این‌که موقعیت و جغرافیای درام را بشناسد و از دل وقایع دراماتیک فضاسازی کند، برخی فضاها را در ذهن دارد که آن‌ها را به درام تحمیل می‌کند. فضاسازی در هیچ کجا، هیچ کس نیز هم بدین گونه است. برخی فضاسازی‌ها مانند لحظات تعقیب و گریز، تکرار در جابه‌جایی سکانس‌ها، رجعت به گذشته و آینده‌ها برای نشان دادن برخی فضاهای زیبایی است که کارکرد دراماتیک ندارد. خیلی از رجعت به گذشته‌ها و توضیح‌ها لازم نیست و آن‌قدر نیز این رفت و برگشت‌ها زیاد می‌شود که مخاطب را سردرگم می‌کند.

هیچ کجا هیچ کس محمدرضا فروتن آتیلا پسیانی

مهم‌ترین مورد دیگری که در سینمای ما ضعف دارد و هیچ کجا، هیچ کس نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ تعلیق است. تعلیق از یک انتظار مخاطب در لحظات دراماتیک و کشمکش‌ها باید صورت پذیرد؛ در صورتی که مخاطب در سینمای ما در انتظار و شوق گره گشایی قرار نمی‌گیرد بلکه اطلاعاتی از یک واقعه در اختیارش قرار می‌گیرد که برایش چندان اهمیت ندارد و به یکباره در یک اقدام که از سیر روابط علی و معلولی شکل نگرفته، غافلگیر می‌شود. هیچ کجا، هیچ کس نیست پر از چنین وقایعی است. هیچ جایی برای مقصد برای هیچ کس وجود ندارد و با اتفاقاتی روبه‌رو می‌شویم که هیچ منطقی ندارد. قتل‌ها اغلب اتفاقی است و به نحوی کارگردانی شده که مخاطب یکه خورد و کارگردان به گونه‌ای بیش از این‌که عملش منطقی باشد شیفته این می‌شود که چه صحنه‌ای خلق کرده است. ارتباط‌ها نیز در فیلم به همین گونه است معلوم نیست چگونه و چه زمانی داوود و یلدا عقد کرده‌اند! چگونه شوهر مادر مهران او را نمی‌شناسد! پدرِ مهران چه مشکلی دارد! رابطه مهران -با آن سن و سال!- چرا از جنس بچه‌های طلاق 15 ساله است! چرا اغلب شخصیت‌ها خیلی خوب استفاده از اسلحه را بلد هستند!

خط روایی زمانی می‌تواند شکسته شود که ساختار اصلی وجود داشته باشد. وقتی کارگردان و فیلمنامه نویس بخواهند برای به وجود آوردن نوآوری از هر کجا که خواستند و به هر نحوی خط روایی را بشکنند ولو به از دست رفتن منطق روایت نتیجه چنین چیزی می‌شود که فیلم داستان‌گویی چون هیچ کجا، هیچ کس کاملا سردرگم می‌شود.

داستان فیلم بدعت خاصی ندارد و بارها و بارها چنین داستان‌هایی گفته شده و فیلم‌های مشابهی وجود دارد؛ اما فیلم خود را به گونه‌ای معرفی می‌کند که دغدغه کلان‌تری در پس‌زمینه این وقایع دارد. در اوایل فیلم متوجه می‌شویم با تورم نرخ ارز و سکه مواجه هستیم و سپس صدای روی فیلم -که از تلویزیون صرافی به گوش می‌رسد- از حضور غلامحسین محسنی اژه‌ای دادستان کل تهران در خوزستان و پیگیری واقعه اختلاس سه هزار میلیاردی صحبت می‌شود. یکی از دغدغه‌های فیلم این است که مشکلات اقتصادی چه تبعاتی ممکن است داشته باشد و چه انسان‌های بی‌گناهی درگیر مسائل حادی شوند؛ اما چنین دغدغه کلانی کاملا برای این فیلم شوخی است. چون از همان صحنه و یک دیالوگ دیگر مبنی بر افزایش نرخ سکه چیز دیگری وجود ندارد. به تازگی فیلم کشتن به سهولت killing Them Softlyساخته اندرو دومینیک و بازی برد پیت در آمریکا با پس‌زمینه مشکلات اقتصادی ساخته شده که در مقایسه شیبانی می‌تواند دغدغه چنین مسائل کلانی را بیش از پیش متوجه شود. پیشنهاد می‌کنم فیلم برای اکران عمومی یک بازنگری در ریتم و نوع تدوین نیز بشود تا مورد استقبال بهتری قرار گیرد.

 

 

پس‌نوشتار: سیستم دیجیتال نمایش هم از دستاوردهای فجر امسال است! جایی که دقایقی از فیلم را با مشکل روبه‌رو می‌کند مارک ویدئو پروژکتور مشخص می‌شود و سیستم‌های تنظیمی. از سالن‌های مجاور هم که سر و صدا کم وارد سالن نشد و حق این فیلم در اوان خود را تضعیف کرد.

 

درباره نویسنده :
دکتر مجید رحیمی جعفری

سوابق تحصیلی: دکتری تئاتر دانشگاه تهران – کارشناس ارشد ادبیات نمایشی با پایان‎نامه بررسی روابط بینامتنی در سینمای ایران (1390-1370) – مهندس تکنولوژی نساجی با پایان‎نامه تأثیر مُد در طراحی ماشین آلات.

 

عرصه فعالیت: مدیرمسئول مجموعة هنری آکادمی هنر / مدرس مقطع کارشناسی ارشد رشته های پژوهش هنر، ارتباط تصویری و تصویرسازی؛ مقطع کارشناسی طراحی لباس / طراح دو دوره سوالات کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد در رشته‌های طراحی لباس، ارتباط تصویری و تصویرسازی / منتقد و پژوهشگر هنر / تهیه کننده تئاتر / نمایشنامه و فیلمنامه‎نویس / عضو سابق  گروه پژوهشی نشانه‎شناسی هنر خانة هنرمندان ایران / دبیر اجرایی چندین همایش‎ علمی / همکاری با نشریات علمی-پژوهشی (همکاری در مقام داور فصلنامه جستارهای زبانی دانشگاه تربیت مدرس، روایت شناسی انجمن علمی نقد ادبی ایران) و تخصصی (از جمله فارابی و صنعت سینما)


نظریه ها: نظریه بیناجسمی / تئوریزه کردن نظریه بینارسانه در سال 1390 /  همکاری با دکتر حمیدرضا شعیری در تئوریزه کردن نظریه ناسرگی 1389

 

زمینه پژوهش: نشانه شناسی گفتمانی / بینامتنیت / نقد ادبی / جلوه‎های نمایشی / سینمای آمریکا / فشن آرت / ژانر / سینمای گرایندهاوس / ارتباط تصویری