اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

لذت از عیار کارگردانی مایکل مان: نگاهی به "فسادِ میامی" Miami Vice

 

میامی وایس کالین فارل جیمی فاکس 

اولین موردی که در میامی وایس جلب توجه می‎کند، یک داستان تکراری است. داستان خلافکاران و پلیسی که به دنبال آن‎هاست و این را هم اضافه کنیم که میامی وایس نام سریالی بسیار مشهوری در دهه‎ی 1980 بود که مایکل مان فیلمش را با اقتباس از درونمایه اصلی آن ساخته است. در این فیلم حتی آنتونی یرکوویچ از نویسندگان اصلی سریال نیز با مان همکاری داشته است. وقتی از مایکل مان صحبت می‎شود کارگردانی او از موضوعات و ایدئولوژی بسیار جلوتر هستند. شما در سینمای مان به دنبال مفاهیم و معناها نمی‎گردید خود را غرق در سینما و لذت می‎کنید. شاید بتوانیم کریستوفر نولان را در سری بتمن دنباله‎رو مان بدانیم.

در فسادِ میامی تبهکاران توانسته‎اند دسته‎ای از افراد را درFBI  بخرند و بتوانند اهداف خود را پیش برند. در همین گزارش‎ها برخی از مأموران نهادهای امنیتی کشته می‎شوند تا جایی که کاستیلو وارد عمل می‎شود. کاستیلو به دو مأمور مورد اطمینان به نام‎های سانی کراکت (کالین فارل) و ریکاردو توبس (جیمی فاکس) مأموریت می‎دهد به عنوان گروهی خلافکار در حمل و نقل و پول‎شویی با مافیای تبهکاران وارد مذاکره شوند. سانی و ریک بسیار سریع وارد عمل می‎شوند و خوزه یه‎رو از فروشندگان بزرگ مواد مخدر را هدف می‎گیرند. خوزه یه‎رو خود برای شخص دیگری کار می‎کند و سانی و ریک هم کار خود را انجام می‎دهند و دار و دسته‎ی خوزه‎یه‎رو را از بین می‎برند.

داستان در پلات خود بسیار ساده است اما ریزه‎کاری‎ها و جزئیات بسیار دوست‎داشتنی دارد. سینمای مایکل مان کاملا مردانه است و به زن‎ها نگاهی معصومانه‎ای دارد. زن در سینمای او قربانی است. چه ایزابلا (لی گونگ) و ترودی (نائومی هریس) در میامی وایس، چه بیلی (ماریون کوتیار) در دشمنان مردم و چه شارلین (اشلی جاد) و ایدی (امی برنمن) در مخمصه. آن‎ها قربانی و بازیچه مردان می‎شوند. چه ایزابلا که فقط یک رابط است و خیلی سریع می‎خواهند حذفش کنند و چه زنان دیگر که پابه‎پای همسرانشان پیش می‎روند یا زخمی و یا بیوه می‎شوند. آینده‎ای برای آن‎ها وجود ندارد. به همین خاطر سانی در پایان میامی وایس با وجود تصورها و پایان‎های هالیوودی به او می‎گوید با قایقی تندرو می‎تواند میامی را ترک کند و البته او هم دنبالش نمی‎رود.

پوستر miami viceدنیای فیلم‎های مان کاملا بی‎رحم است. مان اغلب فیلم‎هایش را به نوعی فیلم گرفته است که واقعی جلوه کند کمتر از روتوش رنگ‎ها استفاده می‎کند تا فضاهای واقعی‎تری از حقیقت عریان دنیای پیرامون به نمایش گذارد. نمونه این نوع فیلمبرداری را می‎توانیم در صحنه‎های تیراندازی پایانی فیلم مشاهده کنیم که مخاطب را در دل صحنه‎های درگیری قرار می‎دهد و از همه مهمتر رفتن یکی از مأموران به دل قاچاقچیان مواد بسیار به این امر کمک کرده است تا ما از نگاه پلیس‎ها در دو طرف دعوی تصاویر جذاب‎تری را مشاهده کنیم.

از جزئیات داستانی می‎توان به اشتباه‎های قهرمان‎ها اشاره کنیم. همواره قهرمان‎های او یک جایی مشکلی به وجود می‎آورند و همان مشکل پاشنه آشیل می‎شود. البته این از حسن کار اوست و یک قهرمان نمی‎تواند هیچ عیبی نداشته باشد. شاید نیل مک‎کالی (رابرت دنیرو) در مخمصه جزء استثنائات باشد که با وجود عاشق شدن می‎تواند او را وارد حرفه‎اش نکند. سانی پای به معاشقه می‎گذارد تا دام پهن کند اما گرفتار هوس می‎شود چیزی که نیل مک‎کالی همیشه به اطرافیانش هشدار می‎داد که مواظب روابطشان باشند. از سوی دیگر ریکاردو هم عشقش را طوری وارد کار کرده است که از جانب او ضربه می‎خورند و ترودی گروگان گرفته می‎شود. ایزابلا و ترودی با وجود این‎که به نوعی در جایگاه قربانی قرار گرفته‎اند اما مردان و قهرمانان را دچار آسیب‎پذیری می‎کنند چیزی که در تمام داستان‎های بزرگ در مقابل قهرمان‎ها و حتی ابرقهرمان‎ها بوده است. مرد عنکبوتی هم سعی می‎کرد معشوقه‎اش را کسی نشناسد تا از این راه به او آسیب نزنند.

با وجود توضیحات فوق و این‎که مان تم‎ها و داستان‎های آشنا را در فسادِ میامی به کار گرفته است باید اشاره داشت عیار کارگردانی او از همین داستان جذابیت‎های مختلفی خلق کرده است که مخاطب را به شدت درگیر همین داستان‎ها و تم‎های آشنا کند. یک پرداخت و نوع روایت دیگر از داستان قدیمی شاید از یک داستان بکر تأثیرگذارتر باشد.

فضاهای فیلم بسیار شیک هستند. از ساعت‎ها، عینک‎ها که همه برند هستند تا فراری، بنتلی، بی‎ام‎دبلیو و خانه‎های شیک که در فیلم دیده می‎شوند هیچ‎کدام فیلم را وارد فضای سانتی‎مانتال نمی‎کند. یکی از دلایلش نوع فیلمبرداری از آن‎هاست. روی آن‎ها تأکید می‎شود و حتی گفته شده برخی اسپانسر بوده‎اند ولی شما را اذیت نمی‎کنند. نماهای زیبایی از سانی و ایزابلا در  قایق تندرو گران‎قیمت می‎بینیم. شاید انتظار داشته باشیم آن‎ها در یک فضای سانتی‎مانتال هم اقامت کنند ولی به یک فضای کاملا بومی می‎روند و از موسیقی محلی لذت می‎برند. مان از فضاها و برندها آشنایی‎زدایی کرده است.

در کنار فیلمبرداری فوق‎العاده و سبک و شیوه آن باید از نوع قاب‎بندی و میزانسن مان هم سخن به میان آورد. نوع سرقت در مخمصه نام مایکل مان را در صحنه‎آرایی، حرکت بازیگران در آن و قاب‎بندی‎ها به همگان یک میزانسن فوق‎العاده از سینمای اکشن و جنایی را نشان داد که می‎توان گفت در میامی وایس هم تکرار شده است. صحنه تیراندازی پایانی یادآور همان میزانسن است. برخی از صحنه‎ها با توجه به خصوصیات ژانر بسیار نفس‎گیر می‎شوند مانند صحنه روبه‎رو شدن سانی و ریک با دوست پلیسشان و خودکشی او یا صحنه روبه‎رو شدن سانی و ریک با خوزه ‎یه‎رو. قاب‎بندی‎ها همه مانند صحنه‎های گرافیکی طراحی شده به نظر می‎رسد گاه یک تصویر ثابت و دوربین نظاره‎گر را می‎بینید که فضا را به شما معرفی می‎کند، گاه صحنه پر از استرس است تا دوست پلیس سانی و ریک خودکشی کند و تصویر کمی دانه‎دار و با حرکات نرم نمایش داده می‎شود و گاه در دل حوادث التهاب را می‎رساند.

ایفای نقش بازیگران از دیگر موارد جادویی فیلم‎های مان است. شاید دنیرو، پاچینو و راسل کرو آن‎قدر در فیلم‎های مختلف درخشیده باشند که متصور شویم در فیلم‎های مان هم همان هستند اما نمی‎توانیم از ایفای نقش فوق‎العاده تام کروز در شریک جرم یا ایفای نقش به یادماندنی کالین فارل و جیمی فاکس در میامی وایس بگذریم. یکی از مواردی که مهم‎ترین بخش ایفای نقش دو قهرمان میامی وایس را تشکیل می‎دهد رد و بدل شدن نگاه است. فارلی که در باجه تلفن یا در بروژ بسیار پرگو ظاهر شده است در این‎جا علی‎رغم نقش بسیار پررنگش در سکوت بازی مبهوت‎کننده‎ای از خود به نمایش می‎گذارد که یادآور بازی سکوت تام کروز در شریک جرم و حتی شاید بهتر از اوست. او با یک تک نگاه و چند کلمه منظورش را می‎رساند. جیمی فاکس هم چیزی جز آن نیست و در کل مردها و قهرمان‎های فیلم‎های مان افراد پرگویی نیستند. بسیار خوب نگاه می‎کنند خوب تصمیم می‎گیرند و سریع عمل می‎کنند. از میامی وایس می‎توان بسیار لذت برد. هر فریمش را با لذت دنبال کرد تا داستانی را مشاهده کنیم که پایانش مشخص است. موسیقی گوشنوازش هم‎چنان در فضای مجازی برای دانلود پیشنهاد شود و چهره فارل خود به یک الگو بدل شود.

 

 

 

درباره نویسنده :
مهدی میرقادی
نام نویسنده: مهدی میرقادی

طراح مد، انیماتور و منتقد سینما / همکاری با نشریات داخلی و خارجی

کارشناس طراحی مد از RMIT ملبورن

کارشناس ارشد انیمیشن از LASALLE College of the Arts سنگاپور


نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما