اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

نقد فیلم جوخة انتحار Suicide Squad: بدتر از آنچه فکرش را می‌کنید!

 

جوخه انتحاری

 

به نظر می‌رسد که سال خوبی برای بلاک باسترهای سینمای هالیوود نباشد. سینمایی که سال‌ها است با ادبیات کمیک بوکی عجین شده است. پس از اکران فیلم بد و خسته‌کننده‌ی «بتمن علیه سوپرمن: طلوع عدالت» که به شکست تجاری همه‌جانبه‌اب برا کمپانی تولیدکننده‌اش بدل شد، اکنون شاهد اکران فیلمی به مراتب بدتر از آن هستیم. فیلمی که من با احترام به نویسنده و کارگردانش؛ دیوید ایر که دو سال پیش فیلم قابل قبول «خشم» با بازی براد پیت را بر روی سینماها داشت، آن را یک فیلم بی‌ارزش صرف می‌دانم!


البته در این مورد مشخص من تنها منتقدی نیستم که فیلم را این چنین توصیف می‌کنم، نویسنده‌ی سایت راجر ایبرت-که معمولاً با سینمای تجاری هالیوود مهربان است-فیلم را غیرقابل ارزش خوانده است. و چندین چند نویسنده‌ی دیگر که فیلم را بی‌ارزش دانسته اند.

 

اما داستان این فیلم جدید دی سی درباره روزگار سیاه سیاره زمین است که این بار طعمه موجوداتی شده که به قصد نابودی تمدن به آن سرازیر شده اند. به نظر می رسد که با فقدان سوپر قهرمانان همیشگی، این بار انسان‌ها هیچ امیدی برای فرار از بحران نداشته باشند. در این وضعیت، یک مامور رده بالای امنیتی به نام آماندا والر ( ویولا دیویس ) تصمیم می گیرد تا گروهی از شرورترین زندانیانی که قابلیت های اَبَرقهرمانی دارند را از زندان خارج کرده و آنان را در قالب یک تیم به مبارزه این موجودات بفرستد و به آنان نیز اعلام می کند که در صورت رفتار خوش و موفقیت در انجام ماموریت، شرایط ویژه ای برای دوران محکومیتشان در نظر خواهد گرفت. اما ترکیب کردن این زندانیان عجیب و غریب اصلاً راحت نیست و...

 

آثار سوپرقهرمانی شاید از معدود ژانرهایی در صنعت فیلمسازی باشند که کارگردان و اصولاً ایده پردازانی که برای ساخت اثر به استخدام استودیو در می آیند، کارکرد و دخالت چندانی در ساخت پروژه ندارند و به جهت توافق های میلیاردی کمپانی و ناشر کتاب های کمیک بوک، آنها می بایست یک بله قربان گوی تمام عیار را در ساخت فیلم تجربه نمایند که مشخصاً سوددهی بسیار زیادی نیز برای آنان به ارمغان خواهد آورد. فیلم «جوخه انتحاری» نیز یک مثال تمام و کمال از چنین وضعیتی به شمار می رود. همان طوری که در اول مطلب اشاره کردم دیوید آیر که فیلم خوب «خشم» را ساخته است هیچ نسبتی با ساخت چنین آثاری ندارد. او به واقع برای ساختن چنین فیلمی تمامی قرایح نویسندگی و فیلمسازی‌اش را به کناری نهاده و آماده‌ی سر و هم کردن شات‌هایی بوده است که با صلاحدید کمپانی تولید فیلم گرفته است!

 

اما اگر بخواهیم دست بر روی ضعیف‌ترین بخش فیلم «جوخه انتحاری» بگذاریم بی شک باید از فیلمنامه‌ی بسیار مشوش و پراکنده‌ی آن سخن بگوییم. به واقع فیلم از این بخش بیشترین ضربه را خورده است. زیرا که انتظار می رفت سازندگان در این بخش با توجه به وجود شخصیت‌های جذابی که در فیلم حضور دارند بتوانند یک داستان قابل قبول به همراه اکشنی هیجان انگیز را به طرفداران خود تحویل دهند اما « جوخه انتحاری» عملاً در تمام بخش هایی که امیدواری درباره آن وجود داشت، مخاطبش را ناامید می‌کند. فیلمنامه دیوید آیر سرشار از پراکندگی و پرش های داستانی است که به یکباره در مقابل دیدگان مخاطب ظاهر می شود تا او را به گذشته افراد برده و اطلاعات بی ارزشی از آنان در اختیار مخاطب قرار دهد که به واقع هیچ تاثیری در روند داستان ندارد.

 

در بخش روایت داستان نیز « جوخه انتحاری» جز پیروی از فرمول حرکت از نقطه A به نقطه B که امروزه حتی در بازی‌های کامپیوتری نیز منسوخ شده، تمهید دیگری در نظر نگرفته است. داستان فیلم به طور خلاصه پاکسازی یک منطقه، دزدیده شدن یک فرد و آزادی او و تکرار این روند در یک موقعیت دیگر است که باعث می شود فیلمنامه «جوخه انتحاری» یکی از بی‌جزئیات ترین و خسته‌کننده‌ترین فیلمنامه های اَبَرقهرمانی باشد که تابه حال ساخته شده است. در این فیلمنامه نه نقطه عطفی وجود دارد و نه لحظه ماندگاری که بتواند در یاد طرفداران این سری از داستان‌ها باقی بماند. فیلم همچنین در پرداختن به صحنه‌های اکشن نیز موفق عمل نکرده است. هر چند حجم این صحنه‌ها در مقایسه با فیلمی چون «بتمن علیه سوپرمن: طلوع عدالت» بیش از اندازه است اما مشخصاً در بحث پیوند یافتن با محتوای فیلم هیچ نسبتی با آن ندارد. زیرا در نهایت این حجم از صحنه‌های اکشن و البته نحوه‌ی پرداخت ان‌ها بیشتر مناسب یک فیلم جنگی است تا یک فیلم سوپرقهرمانی! فیلمی که البته «چوخه انتحاری» ادعای وابستگی بدان را می‌کند.

 

در نهایت باید بگویم در فیلمی چنین مشوش، ضعیف و از رده خارج سخن گفتن از عناصری همچون بازی بازیگران بیهوده و بی ثمر است. هر چند من فکر می کنم که در نهایت جارد لتو می‌تواند بهترین بازیگر این فیلم قلمداد شود آن هم در مقابل بازیگری مثل ویل اسمیت که یکی از بدترین‌ بازی‌های عمرش را در این فیلم ارائه می‌دهد! او توانسته است با توجه به گریم جذابش-که از تنها نکات مثبت فیلم آیر است-بازی درخوری ارائه دهد. با اینکه در نهایت بازی درخشان او نیز در درون نابسامانی روایی و ساختاری فیلم حل و محو شده است. تا این حد که بعید می‌دانم بعدترها از ایفای نقش در قالب شخصیت جوکر معروف احساس خوشایندی داشته باشد.

 

 

 

 

درباره نویسنده :
نام نویسنده: تحریریه آکادمی هنر

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما