اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

معرفی 10 اثر مشهور غربی از آثار موزه‌ی هنرهای معاصر تهران (بخش دوم)

 

 

 

2. ازدواج ماسک‌ها (۱۹۱۰م.)


–جیمز اِنسور (۱۸۶۰- ۱۹۴۹م.)

–رنگ‌ روغن روی بوم

–۱۹۱۰م.

–۵/۵۰. ۵/۶۱ سانتی‌متر

 

آثار جیمز انسور، هنرمند بلژیکی و از زمره‌ی پیشگامان مدرنیسم و پیشتازان سوررئالیسم، با زندگی‌اش در یک خط قرار می‌گیرند. ‌ او که از مادری فلاندری و پدری انگلیسی‌زاده شده بود، در رفتارش دچار حالتی دوگانه با آنان بود. پدرش یک تبعیدی به اوستند بود که نتوانسته بود پس از آن زندگی‌اش را از نو بسازد. او که از همه لحاظ به زنش وابستگی داشت، از سرِ استیصال به الکل پناه برد. این زن از شوهر و بعد‌تر حتی از پسرش متنفر شد. امّا پدر حکمِ معلّمی مهربان برای فرزندش داشت، او را با دنیای هنر و ادبیات آشنا کرد. امّا در مقام یک پدر که باید تجسّم بلندپروازی‌ها و آرمان‌های فرزندش باشد، به احتمال زیاد کاملاً مایه‌ی نومیدی فرزند بود و عزّت‌نفس وی را عمیقاً جریحه‌دار کرده بود.

 

ماسک‌ها موضوع وهم‌آلودِ آثار انسور است. والدین‌اش در طبقه‌ی هم‌کف خانه‌شان، مغازه‌ای داشتند. فروشگاهی که در آن اجناسی از همه رقم یافت می‌شد، که در میان آن‌ها مجموعه‌ای از نقاب‌ها و جامه‌های گوناگون نیز دیده می‌شد. این مجموعه‌ی رنگارنگ تأثیر ماندگاری بر پسرک گذاشت و منبع الهام مهمی شد برای او. پیکرهای غریب و مضحکی که نقاب، منقار یا بینی مصنوعی بر چهره زده‌اند و یا کلاهخود، کلاه‌پر، کلاه‌ کج، کلاه‌ نظامی، یا کلاه سیلندر بر سر دارند به فضای آرام و فکورانه‌ی نقّاشی‌های اولیه‌ی انسور راه می‌یابند و رنگ‌های گوناگون به خود می‌گیرند. این قیافه‌های شبح‌مانند که به‌ سبب مخدوش کردن مرز میان زندگان و مردگان از آنچه هستند هم دلهره‌آور‌تر می‌شوند، جاذبه‌ی فوق‌العاده‌ای دارند و بی‌تردید راز علاقه‌ی فزاینده‌ی سمبولیست‌ها به آثار او (پس از سال ۱۹۰۰م.) نیز در همین نکته نهفته است.

 

 

3. گیتار، میوه‌ها و پارچ آب (۱۹۲۷م.)

–ژُرژ براک (۱۸۸۲- ۱۹۶۳م.)

–رنگ روغنی روی بوم

–۱۹۲۷م.

–۴/۹۲. ۷۴ سانتی‌متر

 

مواجهه با مجسمه‌های آفریقایی در حدود سال ۱۹۰۶م. و نمایش مجموعه آثار سزان در سالب ۱۹۰۷م. عوامل اصلی سوق دادن ژُرژ براک و پابلو پیکاسو به ابداع کوبیسم بین سالیان ۱۹۰۷م. و ۱۹۱۴م. بود.

 

براک در این اثر با محدود کردن نقّاشی خود به رنگسایه‌ قهوه‌ای و اُخرایی و سبز و خاکستری بیشتر به فرم کارش تأکید می‌ورزد. او در حذف وحدت موضع ناظر، نقطه‌ی گریز، تابش نور، و خط افق از سزان پا فرا‌تر گذاشت. او با تجزیه‌ی اشیا به عناصر هندسی و حجم‌گونه، فُرم را خودْسامان می‌کرد و به آن تحرک می‌بخشید. در سال ۱۹۱۱م. براک شروع به گنجاندن حروف یا کلمات در ترکیب‌بندی‌ها کرد. هدف او تفسیر مفروضات یا استخراج یک فرم خاص از دل مفروضات نیست، بلکه او عناصر نابِ فرم را به کار می‌گیرد تا واقعیتی جدید بسازد؛ بدین سان، تصویر، خود به شیء تبدیل می‌شود. تابلوی «گیتار، میوه‌ها و پارچ آب»، در نسبت کارهای پیشین براک، کیفیت‌هایی که آثار کوبیست او را از آثار کوبیست پیکاسو متمایز می‌کرد – از جمله خصلت نقّاشانه- آشکار‌تر می‌سازد.

 

از ژرژ براک، بیش از ۱۰ اثر در گنجینه‌ی موزه‌ی هنرهای معاصر تهران نگه‌داری می‌شود که علاوه بر اثر مذکور، می‌توان به هایمن (۱۹۵۷م.) نیز اشاره کرد. هم‌چنین در سال ۱۳۹۳، اثری از براک با نام «دو پرنده» (۱۹۵۹م.) که با تکنیک لیتوگرافی رنگی و در ابعاد ۴۸. ۳۳ خلق شده، از سوی سعید کنعانی یکی از مجموعه‌داران ایرانی مقیم آمریکا به گنجینه‌ی موزه هنرهای معاصر اهدا شد.

 

 

4. کشش‌های روشن (۱۹۳۷م.)

–واسیلی کاندینسکی (۱۸۶۶- ۱۹۴۴م.)

–رنگ روغن روی بوم

– ۱۹۳۷م.

–۸۹. ۵/۱۱۶ سانتی‌متر

 

واسیلی کاندینسکی نقّاش و نظریه‌پرداز روسی بود. در سی‌ سالگی شغل مشاوره‌ی حقوقی را‌‌ رها می‌کند و راهی مونیخ می‌شود تا در رشته‌ی نقاشی (از جمله نزد فرانتس فُن اِشتوک) هنرآموزی کند. کاندینسکی را از پیشگامان بزرگ هنر انتزاعی به شمار می‌آورند. او بر این عقیده بود که آنچه در هنر مهم است، نه عنصر «فرمال» بلکه انگیزه‌ای باطنی (محتوا) است که عامل قطعی تعیین‌کننده‌ی فرم است. او به وجود نیروی باطنی ناشناخته‌ای در وجود هنرمند باور داشت که از آن با عنوان «ارتعاش‌های جان» یاد می‌کرد. او بر این عقیده بود که این نیرو در اختیار ما نیست، بلکه ما در اختیار اوییم. هنر کاندینسکی استوار است بر تباین‌های تجسمی، کنار هم نهادن سطوح، نقطه‌ها و خط‌ها، عناصر افقی و عمودی و اریب، منحنی‌‌ها و زوایا، نرمی و زبری، تکرار موزون و تک‌ْرخداد‌ها، بزرگی و کوچکی و جز این‌ها، نوعی توالی مداوم از تنش‌های بصری پدید می‌آورند که باید خنثی شوند. اجزای گسسته و کل‌های پیوسته، تنش و رهش، سرانجام در قالب یک کلّ تصویری متعادل جمع می‌آیند. کاندینسکی همواره به توصیه‌ی گوگن درباره‌ی کاربردِ رازگونه‌ی رنگ‌ اعتقاد داشت. او ایجاد هماهنگی را نامناسب‌ترین چیز برای زمانه‌اش می‌دانست.

 

 

 

5. نقاشی دیواری روی زمینه‌ی قرمز هندی (۱۹۵۰م.)

– جکسون پولاک (۱۹۱۲- ۱۹۵۶م.)

–رنگ روغنی روی تخته

–۱۹۵۰م.

–۱۸۳. ۵/۲۴۳ سانتی‌متر

 

بعد از جنگ ‌دوم جهانی، آمریکا پا به صحنه‌ی هنر بین‌المللی می‌گذارد، و این‌بار نیویورک، پایتخت جهان هنر می‌شود، و جکسون پولاک از نخستین‌هاست که به راستی سنّت اروپایی را کنار می‌گذارد. پولاک در سال ۱۹۲۹م. از کالیفرنیا به نیویورک رفت. او که بیشتر به آثار پیکاسو و دیه‌گو ریوِرا نظر داشت، پس از دهه‌ی ۱۹۳۰م. به نوعی سوررئالیسم نشانه‌ای متأثّر از اروپاییان غربت‌گزیده‌ی نیویورک روی آورد. او پس از جنگ در کارش به پیشرفتی ناگهانی می‌رسد. پولاک روشی را در نقاشی ابداع کرد که بیشتر به رقصی دیونوسوسی شبیه بود تا مهارت و استادکاری قراردادی. نقّاشی‌هایی که روی سه‌پایه خلق نمی‌شود. پولاک نقاشی‌هایش را به سطح سخت دیوار یا روی زمین میخ ‌می‌کرد. او دور نقاشی‌اش راه می‌رفت و از چهار جهت رویش کار می‌کرد. روشی که کارِ او را به شیوه‌ی نقّاشی شنی سرخپوستان ناحیه‌ی غرب آمریکا شبیه می‌کرد. پولاک با رنگ، لاک صنعتی و امولسیون نقره و آلمینیوم کار می‌کرد؛ و رنگ‌ماده را با قلم‌مو می‌چکاند، یا از قوطی سوراخ‌شده با حرکات موزون روی بوم می‌ریخت. کارهای پولاک در رده‌ی اکسپرسیونیسم انتزاعی جای می‌گیرند. داشتنِ حالت‌های عصبی‌ در نقاشی کردن، که شیوه‌ی پولاک بود، کارهای او را از هنرمندی چون مارک راتکو که با شیوه‌ا‌ی آرام نقّاشی می‌کرد، متمایز می‌ساخت.

 

تابلوی «نقّاشی دیواری روی زمینه‌ی قرمز هندی»، شورشی از رنگ‌هاست بر یک سطح. رگه‌های سفید، خاکستری و مشکی بر آن نشسته است و بزرگ‌ترین نقّاشی پولاک است به سبک قطره‌افشانی. این نقّاشی گرانبها‌ترین اثر موزه‌ی هنرهای معاصر و به تعبیری، باارزش‌ترین اثر پولاک در جهان است. پنج سال پیش بنگاه کریستیز، این اثر را ۲۵۰ میلیون دلار ارزش‌گذاری کرده بود. در سال ۲۰۱۱م. این اثر پولاک، برای نمایش به ژاپن قرض داده شد. پس از بازگشت، اداره گمرک ایران این اثر را به خاطر بدهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به آن اداره برای مدتی توقیف کرد.

 

درباره نویسنده :
نام نویسنده: تحریریه آکادمی هنر

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما