نقدِ نمایش «عند از مطالبه» به کارگردانیِ سامان خلیلیان؛ قدم گذاشتن در راهی دشوار

نمایش عند از مطالبه

در زمانه‌ای که به‌نظر می‌رسد اقبال عمومی نسبت به آثار نمایشی با محوریت جنگ و پیامدهای‌اش -به دلایل مختلف و قابلِ تأمل- کاهشی چشم‌گیر یافته است، مرتضی شاه‌کرم (نویسنده) و سامان خلیلیان (کارگردان) با «عند از مطالبه» قدم در راهی دشوار گذاشته‌اند. در این میان، به‌واسطه‌ی کاربستِ تمهیداتی [چه در برهه‌ی نگارش متن و چه در زمان اجرا] سعی شده است که بی‌میلیِ پیش‌گفته حتی‌الامقدور کم‌تر و کم‌تر شود.



یکی از این عوامل تأثیرگذار، طنزی است که حضوری مداوم در نوشته‌های شاه‌کرم [مثلاً: «سانتی‌متر» و «نوبت یعنی بعدی»] دارد. هنگامی که مرتضی شاه‌کرم جامعه را به نقد می‌کشد، چهره‌ای عبوس به خودش نمی‌گیرد و از گنجاندن موقعیت‌های طنزآمیز و تماشاگرپسند [و صددرصد عاری از ابتذال] لابه‌لای انتقادهای اجتماعی‌، غافل نیست. خودِ همین گوشه زدن به معضلاتِ [غالباً] اقتصادیِ روزمره‌ای که گریبانِ مردم را چسبیده‌اند، دیگر عاملی است که تماشاگر را به «عند از مطالبه» نزدیک‌تر می‌گرداند.



از حیثِ اجرا، ناگفته پیداست که «عند از مطالبه» سروشکلی سینمایی دارد؛ تعویض پرده‌ها به‌گونه‌ای است که گویی مای بیننده در حال تماشای یک فیلم سینماییِ پُرسکانس هستیم. اتخاذِ چنین تمهیدی را می‌توان برای شماری از تماشاگران [از جمله: نگارنده] عنصری جذابیت‌آفرین تلقی کرد. عامل جذاب و مؤثرِ بعدی، انتخابِ درستِ بازیگرها و نقش‌آفرینی‌های قابلِ قبول و [در لحظاتی] تحسین‌برانگیز آن‌هاست.


به‌عنوانِ مثالی برای کستینگِ خوبِ «عند از مطالبه»، نگاه کنید به حسام‌ خلیل‌نژاد که انگار با میز و دفترودستک‌اش یک‌راست از بنیاد شهید راهیِ تالار قشقاییِ تئاترشهر شده است! جا دارد که به یکایکِ اعضای تیم بازیگریِ «عند از مطالبه» [خانم‌ها: آقاجانی، بغلانی، جاوید، شه‌پرست و آقایان: پولادی، خلیل‌نژاد، زوار بی‌ریا، شاه‌کرم، صمیمی، فرخنده، موسویان] خسته‌نباشید و تبریکِ ویژه گفت. البته سهمِ سامان خلیلیان در هدایت گروه و [در مواردی] تأثیر چهره‌پردازی را نباید از یاد برد.



درخشان‌ترین فرازِ «عند از مطالبه» از جنبه‌ی بازیگری، جلسه‌ی قرائت قرآن است. این تکّه‌ی نمایش -از همان آغاز: کشمکش بامزه‌ی خانم‌های بازیگر بر سرِ آوردن مبل مخصوص عمه‌خانم و در ادامه: صحبت‌های فوق‌العاده خنده‌دارِ پیش از شروعِ جلسه [با درخششِ پروا آقاجانی، آتیه جاوید و الهه شه‌پرست]، شانه خالی کردنِ زن‌ها [و بعدتر: مردها] از زیر بار قرآن خواندن... تا درگیر کردنِ تماشاچی‌ها و پایانِ ماجرا- به‌مثابه‌ی یک قطعه‌ی موسیقاییِ گوش‌نواز و خوش‌ریتم جلو می‌رود که صدای هیچ ساز ناکوکی از آن قابلِ تشخیص نیست.



«عند از مطالبه» تجربه‌ی تازه‌ای از گروه نمایشیِ سکوت و پس از «سانتی‌متر» و «نوبت یعنی بعدی»، سومین کاری است که از آن‌ها می‌بینم. «عند از مطالبه» گرچه متفاوت از دو نمایشِ پیشین است ولی در امتدادِ دغدغه‌های فکریِ شاه‌کرم قرار دارد؛ پرداختن به مصائب مردمِ [اکثراً] فرودست و گرفتار و گریز زدن به جنگ و تبعات‌اش [در حیاتِ امروزه‌ی همان بخش از اجتماع] را در نمایش‌نامه‌های مرتضی شاه‌کرم می‌شود مشاهده کرد.



همان‌طور که در ابتدا نیز اشاره‌ای داشتم، در «عند از مطالبه» شاه‌کرمِ نمایش‌نامه‌نویس و خلیلیانِ طراح و کارگردان، تلاش کرده‌اند تا به موضوعِ آشنای خانواده‌های رزمندگانِ مفقودالاثر که [طی سال‌ها] از فرط تکرارهای فاقدِ خلاقیت، دافعه‌برانگیز شده است، از مسیری دیگرگونه و حتی‌الامکان جذاب ورود پیدا کنند؛ تلاشی که [چنان‌که برشمردم] با به‌کار گرفتنِ المان‌هایی، هم در متن و هم در اجرا اغلب قرینِ موفقیت بوده است ولی در اجرایی که نگارنده شاهدش بود [جمعه، ۲۳ شهریور ۹۷] نتیجه‌ی تمامیِ زحمات گروه [اقلاً تا نیمه‌های نمایش] تحت‌الشعاع عاملی مخل قرار می‌گرفت و آن چگونگیِ تعویض پرده‌ها بود.



شیوه‌ی جابه‌جایی آکسسوار در «عند از مطالبه» علاوه بر بالا بردنِ زمان، به ریتمِ کار لطمه می‌زند و مهم‌تر این‌که حواس‌ها را به خود معطوف می‌کند و مبدل به مانعی در راهِ ارتباط‌گیری و زلف گره زدنِ بی‌واسطه‌ی مخاطب با اثر می‌شود. «عند از مطالبه» به‌رغمِ همه‌ی مزیت‌های غیرقابلِ انکارش در نقدِ جامعه‌ی سودازده‌ی امروزمان [در حالت فعلی] از نوعی شلختگی رنج می‌برد که خوش‌بختانه هنوز برای اصلاح‌اش فرصت باقی است. سامان خلیلیان و گروهِ باانگیزه و خوب‌اش قطعاً می‌توانند اجراهای باقی‌مانده‌ی «عند از مطالبه» را به سمت‌وسویی ببرند که جابه‌جایی وسائل و اتلاف وقت، به حداقل برسد و کار، انسجام و نظم بیش‌تری پیدا کند.

 


نویسنده: مرتضی شاه‌کرم
طراح و کارگردان: سامان خلیلیان
بازیگران (به‌ترتیب الفبا): پروا آقاجانی، ابتسام بغلانی، جواد پولادی، آتیه جاوید، حسام‌ خلیل‌نژاد، محمد زوار بی‌ریا، مرتضی شاه‌کرم، الهه شه‌پرست، احمد صمیمی، سلمان فرخنده، سیدعلی موسویان
تهیه‌کننده: نوید محمدزاده
محل اجرا: تئاترِشهر، سالنِ قشقایی
زمان: ۱۳ شهریور تا ۱۳ مهر ۹۷، ساعت ۱۹

 

درباره نویسنده :
پژمان الماسی‌نیا
نام نویسنده: پژمان الماسی‌نیا

دبیر تئاتر آکادمی هنر

تحصیلات: کارشناس ارشد پژوهش هنر
عرصه‌ی فعالیت: حضور جدی در حوزه‌ی ادبیات و ویراستاری از ۱۳۸۳، صاحب ۷ کتاب شعر چاپ‌شده با عناوین «دیگر هم‌بازی‌ات‌ نمی‌شوم» (۱۳۸۶) «عاشقانه‌های ‌برف ‌به‌اسم ‌کوچک» (۱۳۸۷) «روایت ‌ماه ‌از نیمه» (۱۳۸۸) «تقویم عقربه‌دار ماه‌های بهار» (۱۳۸۹) «گذرنامه موقت ماهی آزاد» (۱۳۹۰) «ییلاق ‌چشمان ‌تو» (۱۳۹۱) و «سرگرم مردنم» (۱۳۹۵)، نگارش نزدیک به ۳۰ مقاله با موضوعیت هنر و فلسفه‌ی هنر، همکاری به‌عنوان منتقد فیلم و تئاتر با سایت‌های سینمایی معتبر، پایه‌گذاری صفحه‌ی «طعم سینما» و نگارش ۱۷۰ نقد درباره‌ی فیلم‌های مطرح تاریخ سینما ذیل این عنوان، چاپ کتاب «طعم سینما» در ۳۸۴ صفحه و حاوی ۱۷۹ نقد پیرامون ۱۸۵ فیلم سالیان دور و نزدیک سینمای جهان (مهرماه ۱۳۹۷)
زمینه‌ی پژوهش: سینمای آمریکا، سینمای مستقل آمریکا، سینمای وحشت