اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

بازگردان شعر «سفر مجوسان» سروده تی اس الیوت

 

«با آن سرمایی که در راه بود،تی اس الیوت

بدترین فصل سال بود برای سفر، و آن هم چنین سفری:

راه‎ها خطرناک و هوا گزنده، درست وسط زمستان.»

و شتران زخمی و تاول‌زده، سرکشانه در برفی که داشت آب می‌شد، فرو می‌افتادند.

وقت‎هایی بود که به یاد کاخ‌های تابستانه‌ی کوهستانی،

و ایوان‎ها، و دختران حریرپوشی که شربت می‌آوردند حسرت می‌خوردیم.

آن‎گاه شتربان‎های‎مان هم دشنام‌گویان و غرولندکنان، رهایمان می‌کنند

و می‌روند سراغ زنان و شراب‎های خودشان،

و سپس آتش شبانه‌ی‎مان خاموش می‌شود و پناهگاهی هم نیست،

و برخوردها در شهرهای بزرگ خصمانه است و در شهرهای کوچک هم دوستانه نیست

و روستاها کثیفند و پول زیادی طلب می‌کنند:

دوران سختی بود.

سرانجام ترجیح دادیم که در طول شب نیز به سفر ادامه دهیم،

و زمان‎های کوتاهی بخوابیم،

درحالی‌که صدایی در گوش‎هایمان می‌خواند که می‌گفت:

همه‌ی این کارها بیهوده است.

 

آن‎گاه صبح زود بود که در پای کوه‎هایی با قله‌های پوشیده از برف، به دره‌ای رسیدیم معتدل، نمناک و آکنده از بوی گیاهان؛

با نهری جاری و آسیابی آبی که از پس تاریکی بر می‌آمدند،

و سه درخت در چشم‌انداز آسمانی شکافته،

و اسب سفید پیری که در چمنزار می‌تاخت.

سپس به میخانه‌ای رسیدیم که بر سردرش برگهای تاک آویخته‌ بود،

شش دست در ورودی آن برای سکه‌های نقره طاس می‌ریختند،

و پاها بر مشک‎های خالی شراب می‌کوفتند.

کسی چیزی نمی‌دانست، و به راهمان ادامه دادیم

و غروب، تقریباً دیروقت بود که جایش را پیدا کردیم؛

(می توانید بگویید که) نتیجه رضایت‌بخش بود.

 

به خاطر می‌آورم، همه‌ی این‌ها مربوط به خیلی وقت پیش بود

و کاش می‌شد دوباره این سفر را بروم، ولی فکری در سر دارم

این فکر، این: آن‎چه در طول این مسیر به سویش هدایت می‌شدیم تولد بود یا مرگ؟

تولدی که قطعاً وجود داشت، شواهدی داشتیم و تردیدی نبود.

من تا آن زمان هم تولد دیده بودم و هم مرگ، اما فکر می‌کردم باهم فرق داشته باشند؛ این تولد برای ما سخت بود و دردی جانکاه داشت چون مرگ، مرگ خودمان.

ما به سرزمینمان برگشتیم، همین قلمروها،

ولی دیگر این‎جا با فتواهای قدیمی، و مردمی بیگانه که به خدایان خویش چنگ زده‌اند، کسی آسوده نخواهد بود.

من باید از مرگ دیگری شاد باشم.

 

مجوسان، سه مُغی هستند که به راهنمایی ستاره‌ای در زمان میلاد مسیح، از شرق به اورشلیم رفتند و برای مسیح نوزاد هدایایی بردند

 

 


درباره نویسنده :
نام نویسنده: تحریریه آکادمی هنر

دیدگاه‌ها  

+2 #1 Guest 1390-05-08 02:22
ممنون بابت گذاشتن شعرهای الیوت. یکی از شعرای محبوب منه
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما