مصاحبه با الخاندرو گونزالس ایناریتو به بهانه‌ی موفقیت‌های فیلم اخیرش؛ مرد پرنده‌ای

 

 

الخاندرو گونزالس ایناریتو با فیلم اخیرش؛ «مرد پرنده‌ای» یکی از شانس‌های اصلی جوایز اصلی اسکار امسال است. هر چند فصل جوایز چندان هم به نفع او نبوده است. در واقع فیلم او در رقابت با دو فیلم مطرح امسال «هتل بزرگ بوداپست» و «پسربچگی» قلفیه را باخته است. هر چند ایناریتو امیدوار است در شب جوایز اسکار فیلم‌اش بتواند چندین جایزه‌ی مهم را ببرد. از جمله جایزه‌ی بخش فیلمبرداری و همچنین بازیگر نقش اول و دوم مرد درام که «مرد پرنده‌ای» به ترتیب مایکل کیتون و ادوارد نورتون را در این بخش نامزد دارد. اما فارغ از موفقیت‌های جشنواره‌ای، «مرد پرنده‌ای» هرگز فیلمی در حد و اندازه‌های ساخته‌های قبلی ایناریتو به ویژه «زندگی سگی» و «بیست و یک‌گرم» نیست. از لحاظ ساختاری ایناریتو در «مرد پرنده‌ای» با رها کردن تکنیک مبتنی بر تدوین ساخته‌های پیشین‌اش این بار به سمت برداشت‌های بلند بدون کات و بریدن زمان متوسل شده است. این در حالی هم هست که فیلم او به نحوی دارای پر‌ش‌های زمانی متعدد هم هست. 

 

 

-آیا فیلم مرد پرنده‌ای از ابتدا قرار بود به صورت پلان-سکانس فیلم‌برداری شود یا اینکه پس از آغاز فرآیند تولید چنین تصمیمی گرفتید؟


ایده‌ی مرد پرنده‌ای از آغاز نگارش فیلمنامه با همین پیش‌فرض شکل گرفت و پیاده کردم این ایده روی کاغذ و به فیلم درآوردن آن، مشکلی بود که با آن مواجه بودیم.


-شما این فیلم را در دنیای بزرگراه‌ها ساخته‌اید، چه چیز شما را ترغیب می‌کند در این محیط کار کنید؟ آیا تا به حال قصد داشته‌اید کاری را بر روی صحنه ببرید؟


نه من هرگز تئاتری را روی صحنه نبرده‌ام. البته به مدت سه سال در زمینه‌ی تئاتر تحصیل کرده‌ام. کارگردانی یک کار زنده تجربه‌ی بسیار وحشتناک است. تئاتر یعنی آسیب‌‍پذیری در مقابل احتمالاتی که ممکن است با آن‌ها مواجه شوید.


-چه چیزی در دنیا برای شما جذاب است؟ پیش‌بینی‌ناپذیری؟


بله من فکر می‌کنم که این فیلم نیز بر همین مبنا ساخته شده است. بازیگر با حقیقتی روبرو است مبنی بر اینکه می‌داند در سه روز آینده، پس از سال‌ها سوپراستار و ابرقهرمان بودن، روی صحنه‌ی تئاتر خواهد رفت و عملکرد زنده‌ی او مورد قضاوت خواهد گرفت. در اینجا بازیگر اجرای یک صحنه‌ی زنده را در فیلمبرداری تجربه می‌کند. یعنی هنگام فیلمبردار، حقیقت منعکس شده در یک آیینه بر روی یک آیینه‌ی دیگر منعکس می‌شود. این کار برای ما تجربه‌ای پیچیده و خوشایند بود.

 

-آیا هیچ یک از شخصیت‌ها بر اساس تجربیات شخصی شما در هالیوود شکل گرفته‌اند؟

 

بله، کاملاً. من تمام آن‌ها را می‌شناسم، با آن‌ها زندگی کرده‌ام یا قربانی آن‌ها بوده‌ام.

 

فیلم بردمن

 

- در این فیلم تصویر نسبتاً خشنی از یک منتقد به مخاطب ارائه می‌شود. از دیدگاه‌تان در مورد منتقدین بگویید.

 

امروزه یک منتقد باید هر سال بین 700 تا 800 فیلم ببیند. 20 فیلم به جشنواره‌های معتبر راه پیدا می‌کنند. در بین آن‌ها ممکن است دو فیلم خوب، یک فیلم متوسط و یک فیلم فوق‌العاده وجود داشته باشد و 16 فیلم دیگر فاجعه هستند. بسیار سخت است که منتقدین در معرض این تعداد فیلم ضعیف قرار بگیرند و تأثیر نپذیرند. مانند این است که همه روزه مجبور باشیم غذاهای زیادی را بچشیم و انتظار داشته باشیم زبانمان نسوزد. من به هنگام مواجهه با فیلم‌های بد، احساس می‌کنم روحم فشرده می‌شود.

 

- قرار بود مگان الیسون در این پروژه حضور داشته باشد. چه اتفاقی افتاد؟

 

همکاری ما چندان دوامی نداشت. او پس از مدت کوتاهی کاملاً محترمانه گفت که برای این کار ساخته نشده است. من نیز نظرش را پذیرفتم.

 

- آیا موضوع پیشنهاد ساخت فیلم «بازی گرسنگی» به شما صحت دارد؟

 

بله اما می‌دانستم که گزینه‌ی مناسبی برای این کار نیستم.

 

- آیا چنین فیلم‌هایی می‌توانند شما را جذب کنند؟

 

تا به امروز چنین اتفاقی نیفتاده است. آن‌قدر خوش‌شانس بوده‌ام که متن‌های ارزش‌مند در اختیارم قرار بگیرد تا بتوانم در کارم پیشرفت کنم. به نظر من فیلم‌سازی یک پروسه‌ی زمان‌بر و جدی است. فیلم‌سازی می‌تواند به شما همه چیز بدهد و در عین حال همه چیز را از شما بگیرد.

 

به نقل از Indiewire.com

درباره نویسنده :
نام نویسنده: نجمه شادآرام

سمت در آکادمی هنر: روابط عمومی

تخصص: مترجم زبان‌های فرانسه، انگلیسی و روسی