مصاحبه با یارد زلک کارگردان فیلم «بره» نخستین فیلم از کشور اتیوپی در جشنواره فیلم فجر

 

 

دو فیلم از جشنواره بین المللی فجر امسال فیلم هایی هستند که موضوع آنها رابطه بین انسان و حیوانات است. فیلم های«قوچ» ساخته گریمور هاکونارسون و «بره» به کارگردانی یارد زلک. در فیلم «بره» به کارگردانی یارد زلک یک پسر بچه با بره اش بزرگ می شود و فیلم به رابطه آنها با یکدیگر می پردازد. این فیلم نخستین فیلم از کشور اتیوپی است که در جشنواره فیلم فجربه نمایش در می آید. آنچه می خوانید مصاحبه ای است که چند پیش با کاگردان فیلم یارد زلک انجام شده.


1- برای ساخت این فیلم از چه چیزی الهام گرفته اید؟


- منبع الهام دوران کودکی ام در اتیوپی است، چرا که من در دوران سختی از تاریخ اتیوپی که تحت تأثیر جنگ، دیکتاتوری، و فقر بوده، زندگی کرده ام. شرایطی که باعث شد کشورم را ترک کنم در حالی که فقط ده سال داشتم. با این حال کودکی ام مثل داستان پریان همانگونه که در فیلم هم به نمایش در آمده، سپری شده و آنچه به یاد می آورم زندگی ای سرشار از رنگ، عشق، غذای خوب و جشن و سرور می باشد. و در ده سالگی که به من گفته شد که باید همه چیزهایی را که می شناسم و مورد علاقه ام هستند ترک کنم و به سرزمین غریبی بروم، نمی دانستم علتش چیست؟ از خودم می پرسیدم برای چه باید این کار را بکنم. بنابراین آنچه در اینجا می بینید داستان زندگی یک کودک مهاجر است، زندگی من.


2- پس داستان به نوعی شرح حال زندگی خود شماست؟


- تا اندازه ای، ولی نه کاملا. چون من در شهر بزرگ شده و حیوان خانگی نداشته ام. و حتی یک نیمرو درست کردن را هم بلد نیستم. پس فیلم نتیجه تخیل من است. ماه ها روی داستان کار کرده ام تا داستان زندگی خودم را به صورتی تخیلی بنویسم.


3- فکر می کنم شما با بازیگران غیر حرفه ای کار کرده اید. چطور آنها را پیدا کردید؟


- درسته. همراه با دستیارم پنج ماه تلاش کردیم، 6500 نفر آزمایش هنرپیشگی دادند که نصف آنها بچه بودند. این پروسه هم مثل نوشتن فیلم نامه بود با این تفاوت که در این مرحله باید نقش ها را تعیین می کردیم و این کار سنگینی بود. سینما در اتیوپی پیشینه طولانی ندارد ولی سابقه تئاتر در این کشور به سال ها پیش بر می گردد. پس باید افراد مناسب برای فیلم را پیدا می کردیم. در ماه ششم پس از این که پنج ماه روی این موضوع کار کرده بودیم، شرکتی که من با اما اپادو تولید کننده ای از کشور غنا تأسسیس کرده ایم، یک کارگروه حرفه ای تشکیل دادیم. این کارگروه به وسیله برو توسوما، که اهل اتیوپی است و در آکادمی سلطنتی لندن تحصیل کرده، به کمک دستیارش مارو تسوفا اداره می شد. بنابراین مثل همه کارهای دیگر از جمله نوشتن و سرمایه گذاری، برای پیداکردن بازیگران نیز به تنهایی پروسه ای طولانی را پشت سر گذاشتیم. و هنوز بازیگران کودک را هم انتخاب نکرده بودیم. خوشبختانه در این کار موفق شدیم و والدین رضایت دادند که بچه هایشان در فیلم بازی کنند.


4- من دوست دارم راجع به این که چگونه با بره کار کردید بپرسم. کارکردن با حیوان آسان بود؟


- از این که این سؤال را پرسیدید متشکرم. چون کار کردن با آن بره ماده بسیار سخت تر از کار با انسان بود. من روی ماده بودن آن تأکید می کنم. باور می کنید که در تمام فیلم فقط از یک بره استفاده شده است؟ شاید هم راجع به آن فکر نکرده اید چون مشغول تماشای فیلم بوده اید. با این که اولین انتخاب ما بود ولی خیلی خوب از عهده کارش بر آمد. در واقع ما پنج بره دیگر داشتیم که اگر بره ماده مریض شود از بقیه استفاده کنیم. ولی همان بره ماده همیشه خوب بود زیرا از همه با هوش تر بود. ولی چگونه ما این کار را کردیم؟ در واقع ما شش تا بره از شمال اتیوپی خریداری کردیم. و آنها را به آدیس آوردیم که مثل یک کلان شهر است. ما یک اداره با یک حیاط اجاره کردیم و آنها بیدرنگ همه گیاهان و گل های سرخ را خوردند و همه چیز را نابود کردند. ولی ما ترتیبی دادیم که بهتر با آنها رفتارکنیم. من ردیت عمار را انتخاب کردم تا در نقش افریم بازی کند. او هر روز می آمد و به بره ها غذا می داد با آنها وقت صرف کرد تا وقتی که به او انس گرفتند. من قبلا تحقیقی در باره رفتار گوسفندان انجام داده بودم و می دانستم که آنها نیاز دارند با دیگران باشند و از تنهایی می میرند. ضمنا نیاز طبیعی آنهاست که رهبر داشته باشند. به خاطر چیزهایی که ردیت به آنها یاد داده بود به او وابسته شده و دنبالش می رفتند.


5- من صحنه ای را دیدم که افریم می خواست بره را به جایی ببرد و آن بره خیلی مقاومت می کرد. شما چطور موفق شدید رفتار مشخصی را که می خواستید فیلم برداری کنید؟

 

- باز هم ممنون از این سؤال. باید به شما بگویم که بعضی از لحظات این فیلم را می توان به حساب یک هدیه گذاشت. ما با بره کار کردیم و با شخصیت آن آشنا شدیم. مثلا چه چیزی او را وادار می کند که کاری را انجام بدهد یا چه چیزهایی او را وادار می کند که چیزی بخورد. حیوانات هم درست مثل بازیگران احتیاج دارند که درک شوند. پسر بچه فهمید، اگر بره را با ملایمت به سمت خود بکشد، بره به دنبالش خواهد رفت و تنها وقتی گرسنه اش نیست یا به زور آن را وادار به کاری بکنند مقاومت می کند. این اطلاعات برای کار ما بسیار اهمیت داشت.


6- در چه محلی فیلم برداری کردید؟ این کار دشوار بود؟


- خیلی سخت بود. چون فیلم برداری در مناطق روستایی اتیوپی انجام شد که در بسیاری از این نواحی برق وجود ندارد. ما مجبور بودیم تراک هایی با خود داشته باشیم که ژنراتور حمل می کرد. ما در مکانی فیلم برداری کردیم که 2500 تا 3000 پا ارتفاع داشت. یک بار که در ارتفاع کمتری فیلم برداری کردیم، منطقه امکانات مدرن نداشت. البته این موضوع فوایدی هم داشت. مثلا من از روستاییان محلی استفاده کردم و بعضی از آنها نمی دانستند که ما چه کار می کنیم. بنابراین من به آنها می گفتم، می دانی که امروز روز پیش از عید صلیب است، بیا با هم راجع به آن حرف بزنیم.


7- همانطور که گفتید اتیوپی سینمای قدیمی ندارد. با توجه به این موضوع سؤال این است که وقتی به روستاییان گفتید که برای فیلم برداری آمده اید چه واکنشی داشتند. این موضوع تابو نیست؟


- تابویی در کار نیست و مردم شهرها با فیلم برداری آشنا هستند. بعضی از مناطقی که من در آنها فیلم برداری کردم بی ارتباط با زندگی مدرن نیستند. مثلا صحنه بازار در منطقه ای فیلم برداری شد که فقط سی دقیقه با شهر فاصله داشت. ممکن است همه از استاندارد بین المللی سینما اطلاع نداشته باشند ولی از موضوع سر در می آوردند. در عین حال این برای برای روستاییان اتیوپی نان و آب نمی شود.


8- بسیاری از گفتگوهایی که در فیلم انجام شده در باره غذاست. می توانید توضیح دهید که چرا غذا اینقدر در فیلم اهمیت دارد؟


- عقیده من این بود که غنا و تنوع اتیوپی را از طریق پرداختن به غذاهایی که مردم این کشور تهیه می کنند به نمایش بگذارم. چون خیلی از فعالیت ها در این کشور به غذا خوردن و نیز روزه داری بر می گردد. و فعالیت های کشاورزی به همان اندازه گسترده است. زمین حاصلخیز است و هشتاد و پنج در صد جمعیت کشاورز هستند. ولی نسبت به تغییرات آب و هوایی که این روزها دارد بدتر هم می شود، بسیار آسیب پذیر هستند. این موضوع روی مصرف مواد غذایی تأثیر گذاشته و با این که مردم گرسنه و تشنه نیستند گرفتار سوء تغذیه می باشند. چون کشاورزان برای تولید در زحمت هستند، کشاورزی هنوز مکانیزه نیست و جمعیت هم در حال افزایش است. با همه این احوال هنوز موضوع غذا به لحاظ روانی و جسمی برای مردم مهم است.


9- شما از یک تیم چند ملیتی در کارتان استفاده کرده اید. کار کردن با افرادی که از کشورهای مختلف هستند چطور بود؟ آسان بود؟ آیا این کار را به این دلیل که در اتیوپی کارشناس به اندازه کافی ندارید انجام دادید؟


- اکثریت افراد - هشتاد و پنج تا نود در صد - افراد اتیوپیایی بودند. از جمله کسانی که به طور حرفه ای در رابطه با فیلم کار می کنند و خیلی مفید بودند. در عین حال برای یک فیلم در سطح بین المللی اینها کافی نبودند. به این دلیل ما از افراد خارجی در تیم خود استفاده کردیم. دو نفر آلمانی، دو نفر کنیایی و تعدادی فرانسوی داشتیم و باید بگویم که از همه نژادها استفاده کردیم. مثلا یک طراح تولید فرانسوی و طراح لباس اتیوپیایی داشتیم. بعضی وقت ها کارها به زیبایی تقسیم می شد. به نظر من همه افراد در باره این پروژه و این کشور احساس مسئولیت می کردند. در مقابل اگرچه بسیاری از روستاییان به خوبی نمی دانستند ما داریم چه کار می کنیم ولی احترام متقابل بین ما وجود داشت. یک همکاری خوب و درست وجود داشت و فکر می کنم هم این ها کمک کرد تا فیلم آنگونه که الان هست ساخته شود.


10- با توجه به این که این فیلم اولین پروژه بزرگ شما بوده چگونه افراد مختلف از کشورهای مختلف را قانع کرده اید که با شما همکاری کنند؟


- من به خاطر نوشتن فیلم نامه کمک مالی گرفتم. جریان این طور شد که من تولید کننده فیلم، خانم آما امپادو را پنج سال پیش دیدم. او یک فیلم نامه کوتاه نوشت و از من خواست که آن را به فیلم بلند تبدیل کنم. من تعهد دادم که این کار را در مدت سه یا چهار ماه انجام دهم. سه سال بعد تولید کننده مان لورن لارون از گلوریا فیلم پاریس در جشنواره کن ملاقات کردیم. آنها علاقه زیادی به فیلم نشان دادند. پس ما کارمان را ارائه کردیم و چند تا جایزه گرفتیم این راهی بود که ما را به اینجا رساند. به نظر من دلیل حمایت آنها از فیلم تنها به خاطر داستان آفریقایی یا اتیوپیایی نیست بلکه به این خاطر است که به لحاظ بین المللی یک داستان موفق است.


11- سؤال آخر من در باره پروژه آینده شماست. کار جدیدی پیش رو دارید؟


- بله. من هم اکنون روی دو پروژه کار می کنم. یکی در اتیوپی و دیگری در جهان غرب. دومی ممکن است در نیویورک، جایی که من در باره فیلم سازی تحصیل کرده ام اجرا شود یا در پاریس، جایی که اندکی پیش در آنجا ادیت را انجام داده ام. این کارها با هم فرق دارند و هر دو آنها متفاوت از این فیلم هستند. چیزی که با اطمینان می توانم بگویم این است که در حال کشف چیزهایی کاملا متفاوت هستم.

 

درباره نویسنده :
امیر گنجوی
نام نویسنده: امیر گنجوی

 

دانشجوی دکتری فلسفه‌ی قاره‌ای / دانشگاه یورک انگلستان