من توی یک خانه‌ام؛ خانه‌ای خیلی زشت واکاوی فیلم «بی‌خود و بی‌جهت» از دریچه‌ی مفهوم نسل و شکاف نسلی

بیخود و بی جهت

بی‌خود و بی‌جهت فیلمی به کارگردانی رضا کاهانی (1390) است. فیلم روایت هفتادوپنج دقیقه‌ای و ریل تایمِ زندگیِ دو خانواده است که درگیر تخلیه خانه و اسباب‌کشی و برپایی عروسی هستند. خانواده محسن قرار است خانه را تحویل فرهاد و الهه بدهند. فرهاد و الهه نیز درصدد مستقر کردن وسایل خانه و آماده کردن خانه جهت عروسی شب هستند.


در این مقاله به جهت اهمیت این متن به لحاظ تماتیک و موضع مؤلف، تلاش خواهد شد تا یکی از پررنگ‌ترین مضامین متن، یعنی نسل و وضعیت نسلی پرسوناژهای موجود مطالعه شود و از این منظر این متن مورد نقد و تحلیل قرار گیرد. به‌بیان‌دیگر در این نوشتار قصد داریم فیلم بی‌خود و بی‌جهت را از منظر مفهوم نسل بازخوانی کنیم. لازم به ذکر است رهیافت نظری‌ای که در این جستار به‌کار گرفته خواهد شد، یکی از سه نظریه درباره چگونگی بازنمایی جهان است. در این رویکرد که به رویکرد نیت‌مندی معروف است، معنا همان چیزی است که هنرمند یا نویسنده قصد گفتنش را دارد و بنابراین زبان، بیانگر این خواسته‌ها و نیت‌مندی است و کلمات آن معنای را دارند که گوینده و مؤلف، می‌خواهد داشته باشد. این نظریه در سنتی تأویلی، فهم را مستلزم کشف ذهنیت مؤلف می‌داند (هال،2003). علاوه بر این مفاهیم کلیدی ما در این نوشتار، نسل، روابط بینا نسلی، فاصله، شکاف و گسست نسلی خواهد بود که بنا بر اقتضاء متن توضیح داده خواهد شد.

 

برای خواندن مقاله کامل آن را از قسمت زیر دانلود کنید

 

 

درباره نویسنده :
دکتر آرش حسن‌پور
نام نویسنده: دکتر آرش حسن‌پور

سمت در آکادمی هنر: دبیر جامعه‌شناسی و هنر

 

 

  • سوابق تحصیلی:

دکتری جامعه‌شناسی

 

  • زمینه پژوهش:

جامعه‌شناسی هنر، جامعه‌شناسی فیلم، مطالعات بصری