پیتر بردشاو در مورد جوایز کن 2016: انتخاب‌های گیج‌کننده یک سال خوب برای سینما را خراب نمی‌کند

 

 

تصمیم‌گیری‌های هیات داوران کن معمولا برای منتقدان بین‌الملل و حتی برای خودشان نیز گیج کننده است. آن‌ها ساعت‌ها باهم در یک اتاق دربسته بحث می‌کنند و سپس نتایج به رئیس جشنواره اعلام می‌کنند. اصولاً رویه‌ی چند سال گذشته‌ی جشنواره‌ی کن برای اعطای جوایز نهایی آن به گونه‌ای بوده است که تمامی فیلم‌های امیدوار برای کسب جایزه‌ی اصلی جشنواره را ارضا کند. رویه‌ای که به نظر می‌رسد امسال کمی تغییر پیدا کرده است.

 

اما جوایز امسال بالشخصه برای من که اکثر فیلم‌های حاضر در بخش اصلی جشنواره را دیدم، بسیار سوپرایز کننده و گیج‌آور بودند. هیچ جایزه‌ای به فیلم محبوب منتقدان؛ «تونی اردمن» ساخته‌ی ماریان آده تعلق نگرفت. همچنین جیم جارموش نیز با فیلم درخشانش؛ «پترسون» هیچ جایزه‌ای مگرفت. و البته پل ورهوفن؛ با تریلر ظالمانه و لذت‌بخشش؛ «او» نصیبی از جوایز شب پایانی نبرد. من خودم گمان می‌کردم که ایزابل هوپر به همراه کریستین استوارت، روث نگا و سونیا براگا بخت‌های اصلی دریافت جایزه‌ی بهترین بازیگر زن امسال بودند که عملاً هیچکدام جایزه‌ای نبردند. و در عوض این ژاکلین ژوزه بود که به خاطر فیلم بریلانته مندوزا این جایزه را برد. ژوزه در این فیلم نقش یک دلال مواد مخدر را بازی می‌کرد و هر چند نقش‌آفرینی خوبی در این فیلم داشت اما کارش هرگز استثنائی نبود.

 

هرچند من معتقدم که هیچ فیلم بدی امسال جایزه نبرد. به واقع کن لوچ با «من؛ دنیل بلیک» مستحق دریافت دومین نخل طلای خود بود. او و پل لاورتی فیلمنامه‌نویسش یکی از بهترین فیلم‌های حاضر در بخش مسابقه‌ی کن امسال را ارائه داده بودند. یک کیفخواست سرد و عبوس در قبال بانک غذای بریتانیا. باید اعتراف کنم که این تنها فیلم امسال جشنواره‌ بود که توانست مرا در لحظاتی منقلب و مشوش کند. فیلم درام تکان‌دهنده‌ای دارد که به خودی خود می‌تواند تاثیرگذار باشد. لوچ به عبارتی جان بنیان جدید سینمای معاصر بین المللی است. فیلم او بسیار ساده و سرراست داستانش را بازگو می‌نماید و در این میان البته مضمون رادیکالی نیز دارد.

 

 

اما مهمترین شگفتی جوایز دیشب احتمالاً جایزه‌ی زاویه دولان برای فیلم «این ته دنیاست» بود. بالشخصه اصلا گمان نمی‌کردم که فیلم جدید دولان بتواند نصیبی از جوایز نهایی کن ببرد. فیلم او یک پسرفت آشکار نسبت به فیلم آخرش؛ «مامی» است. فیلمی که دو سال پیشتر به همراه فیلم رادیکال ژان لوک گدار؛ «وداع با زبان» جایزه‌ی بزرگ جشنواره را برده بود. دولان امسال دوباره این جایزه را برد تا نشان دهد که لیست امتیازدهی منتقدان بین المللی به فیلم‌های حاضر در بخش اصلی جشنواره پشیزی برای اعضای هیات داوران ارزش ندارد. لازم به یاداوری است که فیلم دولان در این لیست پس از فیلم شان پن و نیکلاس ویندینگ رفن بدترین امتیازات ممکن را داشت. و البته در طول برگزاری مراسم از سوی برخی از منتقدان نیز تمسخر شد. در هر صورت فیلم جدید دولان یک درام هیستریکال است از بازگشت یک مرد جوان به سوی کانون خانواده‌اش و اعلام خبر مرگ قریب‌الوقوعش بدان‌ها. البته به نظر می‌رسد این جایزه مخالفان سفت و سخت فیلم دولان را مجبور سازد که تا دوباره ساخته‌ی او را ببینند.

 

اما اگر بخواهم بهترین و درست‌ترین تصمیم هیات داوران جشنواره را یادآوری کنم باید به جایزه‌ی کارگردانی اشاره نمایم. جایزه‌ای که به صورت مشترک بین کریستین مونگیو برای کارگردانی فیلم «فارغ‌التحصیلی» و الیویه آسایا برای کارگردانی فیلم «خریدار شخصی» تقسیم شد. هر چند من خودم گمان می‌کردم که مونگیو استحقاق بردن نخل طلای کن را دارد. در هر صورت این دو کارگردان لایق‌ترین اشخاص برای بردن این جایزه‌ی مهم بودند. به ویژه کریستین مونگیو که با «فارغ التحصیلی» همه‌ی حاضران در جشنواره را ذوق زده کرد. آسایا نیز هر چند فیلمش در یکی از اکران‌های جشنواره از سوی تماشاگران هو شد اما در زمینه‌ی کارگردانی بسیار موفق بود و به درستی جایزه‌ی این بخش را از جشنواره گرفت. هر چند به نظر کار پل ورهوفن و نیکلاس ویندینگ رفن نیز در این زمینه درخشان و قابل ستایش بود.

 

 

اصغر فرهادی نیز با آخرین فیلمش؛ «فروشنده» جایزه‌ی فیلمنامه‌ی بخش اصلی را برد. فیلم جدید فرهادی درامی جدی و قابل قبول از فیلمساز برنده‌ی اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان است. هر چند بالشخصه من فیلم جدید او را ضعیف‌تر از بهترین فیلم‌هایش یعنی «یک جدایی» و «درباره‌ی الی» می‌دانم. البته این تنها جایزه‌ی فیلم فرهادی در جوایز دیشب نبود. شهاب حسینی بازیگر نقش اصلی فیلم «فروشنده» نیز توانست جایزه‌ی بهترین بازیگر مرد جشنواره را از آن کند. حسینی در فیلم فرهادی در نقش یک معلم و بازیگر آماتور تئاتر بازی کرده که در حال تمرین در نقش ویلی لومن در نمایشنامه‌ی مرگ فروشنده‌ی آرتور میلر است. چیزی که بدیهی است اینکه حسینی در این فیلم بسیار درخشان است اما من ترجیح می‌دادم که این جایزه به آدام درایور در «پترسون» یا پیتر سیمونیچک در کمدی بی نظیر ماریان آده؛ «تونی اردمن» برسد. هرچند که به نظرم حسینی نیز شایسته‌ی کسب این جایزه بود.

 

جایزه‌ی هیات داوران برای آندره‌آ آرنولد برای فیلم «عزیز آمریکایی» نیز در نهایت خشنودکننده است. هر چند من فیلم جدید آرنولد را نیز در مقایسه با آثار قبلی‌اش، ضعیف‌ترین اثر او قلمداد می‌کنم. در هر صورت کن 69ام جشنواره‌ی خوبی بود. لیست فیلم‌های حاضر در این دوره از جشنواره بسیار چشم‌نواز بود. هم به دلیل کارگردانانشان-که اکثرا از محبوب‌ترین کارگردانان جشنواره هستند- و هم به دلیل مضامینشان. هر چند در این میان برخی از این فیلمسازان من را به عنوان یکی از طرفداران سینمایشان ناامید کردند که البته در ریویوهایی که در مورد فیلم‌های این دوره نوشته‌ام به برخی از آن‌ها اشاره کرده‌ام. در هر صورت به نظر می‌آید که سال 2016 سال خوبی برای سینمای جهان است. باید منتظر بود و دید واکنش‌های منتقدان و تماشاگران به این فیلم‌ها در زمان اکران به چه صورت خواهد بود. 

 

درباره نویسنده :
نام نویسنده: تحریریه آکادمی هنر