از ناآرامی‎های لندن تا هجوم موجودات بیگانه: نگاهی به Attack the Block

 

فیلم attack the block

هجوم به بلوک Attack the Block اولین ساخته جو کورنیش از یاران ادگار رایت فیلمساز انگلیسی و صاحب سبک می‎باشد که کمدی‎های موفقی چون Hot Fuzz و Shaun of the Dead را در کارنامه دارد.

بارزترین خصوصیت فیلم‎های رایت جمع‎وجور و کم‎هزینه بودن و مهم‎تر از همه الیت کردن موضوعات بزرگ به بهترین شکل ممکن است؛ البته نباید نویسندگی دو نویسنده مهم این نوع کمدی‎های انگلیسی - سیمون پگ و نیک فراست - را فراموش کرد که در سمت بازیگر این فیلم‎ها هم شرکت داشتند. کورنیش با همان ترفند و استفاده کردن از همان المان‎ها و حتی بازی دادن یکی از بازیگران ثابت ان دسته از فیلم‎ها یعنی  نیک فراست به سراغ یک علمی-تخیلی جمع و جور با لحظات اکشن کمدی رفته‎اند و مهم‎تر از همه در این فیلم کوچک حرف بزرگ و سیاسی هم می‎زنند.

 شاید همه ما از رسانه‎های خبری مختلف آشوب سیاه پوستان محله‎های شمال لندن را شنیده‎ایم. هجوم به بلوک بسیار جلوتر از زمانه خود پیش رفته است. چند نوجوان در یکی از محله‎های شمالی لندن اقدام به زورگیری می‎کنند و به یکباره با یک موجود فضایی روبرو می‎شوند. پس از کمی خیال‎پردازی این نوجوانان به یکباره با هجوم موجودات بیگانه فضایی بلوایی در محله منتهی به ساختمانی که این نوجوانان در آن زندگی می‎کنند در می‎گیرد. در رأس این نوجوانان موسس در نقش یک قهرمان ظاهر می‎شود و قائله را ختم به خیر می‎سازد.

 

موسس و اغلب دوستانش سیاه پوست هستند با وجود کمک به دیگران باز هم مانند گذشته و بزهکار به آن‎ها می‎نگرند حتی زمانی که جان پرستار را نجات می‎دهند. موجودات بیگانه دو افسر پلیس را می‎درند و در نهایت با این‎که پلیس محله را قرق می‎کند این موسس و دوستانش هستند که محله را و شاید شهرشان را نجات می‎دهند. جو کورنیش با احتساب این‎که این فیلم را سال گذشته و وقتی زمزمه‎های مشکلات سیاه پوستان شنیده می‎شد ساخته و رفتار پلیس و مقامات قضایی انگلستان نسبت به این نژاد را به هجو کشیده است. در زمان پخش این فیلم هم شاید مخالفتی صورت نگرفت تا فیلم آن‎قدر مهم جلوه نکند زیرا درست در حین آشوب‎ها فیلم روی پرده رفت. اگر قبل یا در چنین لحظه‎ای با تبلیغات گسترده اکران می‎شد می‎توانست بسیار موفق عمل کند. هجوم به بلوک با وجود 13 میلیون دلار هزینه در سراسر جهان تنها 6 میلیون دلار فروش داشت و کاملا شکست خورد. مقامات انگلستان باز هم قدرت تفکر سیاسی خود را نشان دادند و نگذاشتند فیلم مخالف وارد حواشی شود که بیشتر دیده شود و شاید جوش و خروش سیاه‎پوستان را در قصور خودشان بیشتر کنند. از سویی فیلم با این‎که اغلب بازیگرانش نوجوان هستند و بیشتر یک فیلم علمی-تخیلی تین‎ایجری محسوب می‎شود حرف بزرگی در بطن خود و درجه ممنوعیت زیر 17 سال دارد که همین‎ها سبب ریزش مخاطب شدید فیلم شود. (و اما هجو نامهربانی‎های مقامات بریتانیایی نسبت به سیاهان در فیلم ...)

 

attack the blockدر فیلم آشوبی به پا می‎شود که هیچ کس آن را نمی‎خواهد بپذیرد! از سویی گروه موسس سعی بر برطرف کردن خطر هستند باز هم همه خود آن‎ها را خطر بزرگ می‎پندارند! چند نفر از گروه موسس کشته می‎شوند حتی دوست دخترهایشان هم از آن‎ها دوری می‎کنند! نتیجه سه کنش فوق این است که این سیاهان هستند که همه‎چیز را به وجود می‎آورند. پلیس وارد قضیه می‎شود و هیچ تغییری در خطر دیده نمی‎شود! محله قرق است، بالگردها بر فراز محله هستند و دورتا دور آن به شدت محافظت می‎شود ولی انگار که بیماری خاصی در ان‎جا شایع است و باید این محله از بین برود. وقتی بچه‎های محله می‎خواهند کمک بگیرند موسس می‎گوید به پلیس زنگ نزنند! و حتی در جایی دیگر در مورد این موجودات بیگانه می‎گوید: «من فکر می‎کنم اینا همش زیر سر خود مقاماته و این موجودات رو فرستادن تا ما سیاها را از بین ببرن» و مهم‎تر از همه این‎ها پلیس وقتی به خود ساختمان می‎رسد که موجودات بیگانه از ان بالا می‎روند به فکر دستگیر کردن گروه موسس هستند. موسس همه آن‎ها را از بین می‎برد و به قهرمان ساختمان تبدیل می‎شود؛ اما باز هم پلیس به هیچ‎چیزی کاری ندارد و او را دستگیر می‎کند. چنین مضامینی مانند این است که کورنیش ماه‎های بعدی لندن را پیش‎بینی می‎کرده تا چنین نامهربانی‎های با سیاهان تبعات خاصی خواهد داشت.

 

فارغ از ایدئولوژی فیلم الیت ساختن یک موضوع بزرگ از مهم‎ترین خصوصیات فیلم است. تعلیق نقش خاصی در روند همراهی مخاطب می‎شود. گروه موسس با چاقو به یک پرستار بی‎دفاع برای زورگیری حمله می‎کنند و در ابتدا حس می‎شود مانند خیلی از فیلم‎های این چند سال اخیر انگلستان فیلم به موضوع بزه با چاقو در لندن خواهد پرداخت. به یکباره موجودی فضایی همه معادلات را بر هم می‎زند اما چون زود از بین می‎رود باز هم حس می‎شود فیلم مسیر دیگری را در پیش گرفته است. قدرت گروه‎های نوجوانان و مافیاهای محله که ماریجونا توزیع می‎کنند؛ اما آن تلقی هم فرو می‎ریزد و متوجه موجودات بیگانه هستیم که کهکشان خود را گم کرده‎اند. ان‎ها به دنبال یک موجود ماده برای جفت‎گیری و تولید نسل هستند و به زمین امده‎اند. یکی از مشکلات فیلم شخصیت‎پردازی‎هایی است که یا خیلی دیر یا بد صورت می‎گیرد. مثلا از موجود فضایی هیچی نمی‎دانیم. به پائول Paulیکی دیگر از تولیدات فراست و پگ اگر نگاه کنید شخصیت موجود فضایی برای ما خیلی زود روشن می‎شود و ما آن‎ها را همراهی می‎کنیم. نویسنده به دلیل ایجاد تعلیق بیشتر و اهمیت نداشتن این کاراکترها و مهم بودن ایدئولوژی شخصیت‎پردازی در مورد آن‎ها را فدا می‎کند و در انتهای فیلم متوجه دلیل حضورشان می‎شویم. گروه موسس هم از تیپ‎های خیابانی نوجوانانِ سیاه‎پوست انتخاب شده‎اند و شخصیت‎پردازی تنها در مورد موسس آن‎هم خیلی دیر صورت می‎گیرد. تفاوت فیلم‎های مورنیش و با دوست دیرینه‎اش رایت در همین شخصیت‎ها است. در فیلم‎های رایت شخصیت‎ها کاملا تعریف شده‎اند و مخاطب وقایعی که آن‎ها رقم می‎زنند را باور می‎کنند.

امتیاز از ده (6.7)

درباره نویسنده :
مهدی میرقادی
نام نویسنده: مهدی میرقادی

طراح مد، انیماتور و منتقد سینما / همکاری با نشریات داخلی و خارجی

کارشناس طراحی مد از RMIT ملبورن

کارشناس ارشد انیمیشن از LASALLE College of the Arts سنگاپور