نقد فیلم کتاب مصور The Image Book؛ اثری عجیب، نگران کننده وغنی

نقد فیلم کتاب مصور

مولفی کهنه سرباز با فیلمی به مثابه مقاله به جشنواره کن بازگشته که تکه‌هایی از ویدیو کلیپ‌ها و تکه‌هایی مجزا از کشتاری وحشتناک را مانند یک فیلم وحشت کنار هم چیده است.


کتاب مصور فیلمی است که بسیاری از ایده‌های آشنای ژان لوک گدار را با سرعتی غیرقابل انتظار و غرابتی عمیق تداعی می‌کند. کتاب مصور یک فیلم به مثابه مقاله با زبان بدنِ فیلمی وحشت است که مشخصا نگرانی‌های سنتی گدار درباره‌ی وضعیت اخلاقی سینما و تاریخ را به دنبال دارد و به دنیای عرب نگاه می کند و به طور غیرمستقیم شرق‌گرایی ما را می‌آزماید.


بنابراین همچون گذشته، گدار در آب‌های تاریک قرن بیست و بیست و یک پیش می‌رود. تکه‌های تصاویر از عمق بیرون می‌آیند و به سطح شناور منابع نقاشی‌ها، سر خط خبرها و گزیده‌ای از فیلم‌های کلاسیک هالیوود که اغلب به صورت دیجیتال از شکل طبیعی خارج و یا با نور سفید زیاد اشباع و سفید شده‌اند. این‌ها با فیلم‌های خبری و تبلیغاتی خشونت‌آمیز گروهک داعش که از یوتوب برآمده کنار هم گذاشته می‌شود. در فیلم با بیگانگی و سرکوب بزرگ جهان معاصر روبه‌رو هستیم.


کتاب مصور امضای گدار با لحنی کنایه‌آمیز از کنار هم چیدن کلیپ‌هایی با شعارهای همیشگی، پندهای اخلاقی، نکات کروشه‌وار، فید به سیاهی‌های غیرمنتظره، تصاویر غیر قابل استناد و صداهایی که با آن‌ها سینک نیست؛ دارد. به نظر می‌رسد بدون هیچ خط و ربط معمولی در سینما و مستمع؛ گدار دست به تجربه ویرایش شده از آکوردهای یک ارکستر مجلسی برای ما زده است.


گدار دارای یک زبان سینمایی مخصوص به خود است که امکان بالقوه‌ای از زبان سینمایی را همچون نظریه‌پرداز عرصه فرهنگ هنرمندانه به صورت مفهومی بالفعل کرده است، اما گدار همچون سنت‌گرایان این عرصه بر مبانی اصلی پایبند است. آن‌چه سنت فیلم و سینما بر آن بنا شده و تنها سینماست که قادر است به مثابه پدیده‌ای، مردم را به صورت انبوه کنار یکدیگر جمع کند و پیش از روشنایی به صفحه نمایش نگاه کنند. گدار از طریق این پدیده تفکر خود را انتقال می‌دهد.

 

به نظر می‌رسد در کتاب مصور هم گدار موضوع سینمای شکست خورده را در مشاهده جهان مدرن و عدم توجه به هیروشیما و آشوویتس مجدد مطرح می‌کند. سینما، این صنعت پرده عریض و جذاب و جالب توجه قرن بیستمی، قطاروار با تکنولوژی که در روبه‌روی ما کشتارهای دسته‌جمعی، نسل کشی و خشونت خیابانی قرار داد تکامل یافت و هر کدام از این موارد را سینما پشت سر گذاشت. به نظر من هنوز چنین مضامین و نقطه‌نظری در کانون فکری و قلبی گدار و حتی عنوان فیلمش قرار دارد. بیانیه کتاب مصور چیست؟ آیا این متن است؟ اگر این نشانه‌ای برای ارجاع به دنیای حقیقی باشد چه؟ یا فقط ارجاع به مدلول دیگر؟ یا کتاب‌های دیگر؟ آیا ما می‌توانیم با رنج دیگران اگر اخبار چنین رنجی تنها متنی ایدئولوژیک برگرفته از تصاویر و کلمات باشد، همراه شویم؟


اما در حال حاضر ممکن است با مسئله متفاوتی سر و کار داشته باشیم. در این‌جا تصوایر بسیار زیادی وجو دارند. هنوز هم تصاویر. تصاویر متحرک. تصاویری در تلفن‌ها و آی‌پدهای‌مان. ما در تصاویر غرق می‌شویم و آن‌ها ما را درک می‌کنند. آن‌چیزی که گدار با ذوق هنری عشق سینمایی و تعصب چپ گرایی قدیمی خود انتخاب کرده است و ما با تصاویری گلچین شده خارج از بافت که ما را آشفته خواهد کرد بمباران می‌شویم. رنگ‌های اشباع شده به طور هیجان انگیزی نابه‌هنجار هستند.


ناامید کننده است. من مطمئن نیستم که بتوانم همه آن چیزی که درک کردم را بیان کنم و البته که این جدا از ادا و اطوار مبهم گویی است؛ اما کتاب مصور را اثری غنی، نگران کننده، جذاب و عجیب و غریب یافتم.

 

 

درباره نویسنده :
نام نویسنده: بهروز صادقی