نژادپرستی در آمریکا و چالشی برای گذار از مدرنیسم / نگاهی به فیلم «خدمتکار»

 

فیلم the help 

فیلم خدمتکار The Helpما را با آمریکای عجیبی مواجه می‎کند که شاید در کم‎تر فیلمی نظیرش را دیده بودیم. در این فیلم تاریخی از آمریکا پیش روی ما قرار گرفته که بسیار تعجب برانگیز است.

آمریکایی که ادعای تمدن مدرنیسم و آزادی داشت در داخل خود با چنین وضعی روبه‎رو بوده است که شخصا اطلاع چندانی از آن نداشتم و فیلم خدمتکار ما را با بخشی از آن‎ها -که در ادامه توضیح خواهم داد که کمی هم در پرداختن به آن مشکلات مبالغه کرده- آشنا کرده است.

خدمتکار به کارگردانی تیت تیلور –که فیلم اولش یک فیلم کاملا ضعیف بود و در این فیلم پیشرفت بسیار قابل توجهی داشته است- در مورد خدمتکارانِ سیاه‎پوستی است که هیچ حقی برای خود قائل نیستند و در دهه‎ی 1950 و 1960 میلادی -که دنیا تغییرات شگرف مدرنیست را پشت سر می‎گذاشته- مانند برده برای سفیدها کار می‎کرده‎اند. این شرایط روز به روز  برای آن‎ها سخت می‎شده تا این‎که اسکینر (اما استون) در پی یافتن کار پیشنهادی دریافت می‎کند. پیشنهادی که از روی خاطرات خدمتکاران سیاه‎پوست کتابی بنویسد. در ابتدا هیچ کس حاضر به همکاری با او نیست اما بالاخره یک خدمتکار –ایبیلین (وایولا دیویس)- تصمیم می‎گیرد به هم‎نوعانش خدمت کند و خود را فدای دیگران کند.

پوستر the helpفیلم با همین ایده تقبیح اعمال و رفتار نژادپرستانه تاریخ آمریکا ساخته شده است و المان‎های اولیه از بی‎احترامی‎ها و حرمت‎شکنی‎های سیاه‎پوستان نظر مخاطب را جلب می‎کنند اما رفته رفته حس می‎شود این تبعیض‎های نژادی بسیار اغراق‎آمیز می‎شود. شاید اگر این متن در آمریکا قرار بود منتشر شود برخی از سیاه‎پوستان هم بر آن خورده می‎گرفتند که بنده نوعی در آن‎ دوران نبوده‎ام و بحثم از همین‎جا آغاز خواهد شد. سینمای آمریکا همواره با مخاطب وسیع در سراسر جهان روبه‎رو بوده است و نباید فیلم‎هایش را محدود به خود آمریکا دانست چرا که بعضا برخی از فیلم‎های هالیوود در خارج از آمریکا به مراتب فروش بهتری دارند. فیلم اگر می‎خواهد مخاطب را در تقبیح اعمال نژادپرستانه یک کشور برانگیزد و به فکر فرو برد باید ابتدا اطلاعاتی را در این زمینه به مخاطبی که با آن تاریخ آشنا نبوده است بدهد.

در آمریکا –خصوصا در آن تاریخی که فیلم راوی آن است- هر ایالت قوانین مخصوص به خود را دارد که ممکن است در ایالت دیگر این قوانین به رسمیت شناخته نشوند. فیلم‎های زیادی هم ساخته شده‎اند که در مورد قوانین ایالتی بوده و نقدهایی به آن داشته‎اند. شمار موفق این فیلم‎ها اطلاعات کافی از آن قوانین و خصوصیات اقلیمی به مخاطب می‎دهند سپس در مورد دغدغه‎های مردم و مشکلات آن ایالت صحبت می‎کنند؛ اما چیزی که در فیلم خدمتکار با آن مواجه هستیم به نظرم اغراق و منزجر کردن مخاطب از برخی از صحنه‎ها برای هم‎دردی و به تأثر واداشتن است. اگر بخواهیم نگاهی به فیلمنامه خدمتکار داشته باشیم. به جز اطلاعاتی که به ما داده نمی‎شود و عدم همراهی ما را در آغاز به همراه دارد ماجرای اصلی قصه است. قصه از همان ابتدا تا انتها مشخص است. داستانی که باید اسکینر بنویسد و خدمتکاران از کمک به او هراس دارند و در انتها هم همه کمک می‎کنند تا لااقل هر چند اندک پایمال شدن حقشان را به نظر خیلی‎ها برسانند.

با توجه به بضاعت قصه، کارگردان هم نتوانسته از دل آن فیلم تأثیرگذار را به تصویر کشد. داستان اصلی داستانِ دو سه خانواده است که به خدمتکارهای سیاه ظلم می‎کنند و برخی از آن‎ها هم صاحب داستان‎هایی هستند. جامعه‎ی داستان بسیار کوچک است و طبق توضیحاتی که داده شد اطلاعات چندانی هم که نداریم پس اسکینر باید برود خانه یکی از آن‎ها و یک سری خاطره‎هایی را بنویسد که همه در مورد این عمل تقبیح شده شنیده‎ام. کارگردان برای همراهی مخاطبین با فیلمش یک تمهید اندیشیده و آن اغراق در تمام صحنه‎ها است. اغراقی که ما را به این فکر فرو برد وقتی مدرنیسم در دنیا آماده می‎شده تا جای خود را به پست مدرنیسم دهد چگونه ممکن است کشوری هم‎چنان در مسائل تبعیض‎های نژادی به سر ببرد خصوصا که کارگردان تأکید خاصی مثلا بر این مورد دارد که حتی سفیدها حاضر بر نشستن بر توالتی که سیاهان از آن استفاده می‎کنند؛ نیستند. پس این وسط این جامعه که داعیه مدرنیست را دارند چه؟ مدرنیسم مگر فقط با کلام دهان را شیرین می کند! شاید فیلم جامعه را هم در پیروی از مدرنیسم زیر سؤال می برد.

انتهای فیلم هم که باید نیروی خیر که سیاهان هستند پیروز ماجرا باشند و بتوانند ضربه‎ای به سفیدها بزنند و مثل این‎که فیلم هم خود انسان‎ها را خواسته دسته‎بندی نژادی بکند. این وسط تنها اسکینر است که روی چند نفری از سفیدها تأثیری گذاشته است و پایان فیلم‎ هم که به ما هیچ اطلاعی نمی‎دهد این وضعیت در این ایالت یا ایالت‎های دیگر تا چه تاریخی ادامه داشته است. در کنار این مشکلات فیلم خدمتکار را فیلم مهمی در این سال ارزیابی کرده‎اند و نمی‎توان از بازی وایولا دیویس به راحتی گذشت. شاید بتوان او را یکی از بخت‎های کاندید شدن در جوایز آکادمی 2012 دانست که با نگاه‎های معصومانه، با بغض‎های نصفه و گریه‎های بسیار تأثیرگذار نظر مخاطبین پرشماری را جلب کرده است. خدمتکار در آمریکا بسیار مورد توجه قرار گرفت و به فروش خوبی نیز دست یافت.

 

امتیاز منتقد به فیلم از 10 (6.3)

 

 

 

 

 

درباره نویسنده :
مهدی میرقادی
نام نویسنده: مهدی میرقادی

طراح مد، انیماتور و منتقد سینما / همکاری با نشریات داخلی و خارجی

کارشناس طراحی مد از RMIT ملبورن

کارشناس ارشد انیمیشن از LASALLE College of the Arts سنگاپور