اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

قدرت و افتخار: نگاهی به فیلم «علی» ساخته‎ی مایکل مان

 

ویل اسمیت در نقش محمدعلی کلی 

محمدعلی بوکسور مسلمان و شهیر آمریکایی یکی از چهره‎های فراموش نشدنی این رشته ورزشی است. محبوبیت چهره‎های مختلف ورزشی، سیاسی، عقیدتی و در وجه مقابل اهمیت آن‎ها نه به واسطه محبوبیت همواره مورد توجه فیلمنامه‎نویسان استودیوهای مختلف بوده است. استودیوهایی که حق ساخت فیلم این شخصیت‎ها را از بیوگرافی‎ها خریداری و موافقت آن چهره –در صورت زنده بودن موافقت خودش و در صورت مرگ، موافقت خانواده یا بنیادش- را جلب کرده‎اند.

محمدعلی برای مان چه جذابیتی داشته است؟ ابتدا قرار بر این بود که اسپایک لی فیلم را کارگردانی کند؛ اما به دلیل این‎که با ویل اسمیت نتوانسته بود کنار بیاید از پروژه کناره‎گیری کرد. لی خود یکی از کارگردانانی است که فیلم‎های مختلفی را در حمایت از نژاد خود ساخته است. محمدعلی چهره مصمم و پرافتخاری دارد. قهرمانی از جنس دیگر قهرمان‎های فیلم‎های مان است. او به راحتی حاضر نیست کوتاه بیاید و از مسیرش منحرف شود –به یاد بیاورید شخصیت ویسنت هانا با بازی ال پاچینو را- زندگی پرفراز و نشیبی دارد. برای حریفانش رجز می‎خواند و در چند راند اول با آن‎ها طوری مدارا می‎کند که آن‎ها حس کنند سلطان رینگ هستند؛ اما پس از این بازی که به راه انداخته حریف را ناک اوت می‎کند -و به همین لحاظ ما را حتی به یاد سانی (میامی وایس/ با بازی کالین فارل) و نیل مک‎کالی (مخمصه / با بازی رابرت دنیرو) می‎اندازد- این همه ویژگی و خصیصه در محمدعلی؛ مایکل مان را به این شخصیت نزدیک خواهد کرد.

فیلمنامه‎های بایوگراف‎ها یکی از دشوارترین‎ها هستند. وقتی شما با زندگی یک شخص روبه‎رو هستید که قهرمانی است که مردم او را از نزدیک دیده‎اند، دوستش داشته‎اند، وصفش را شنیده‎اند و در مورد او کتاب خوانده‎اند بسیار دشوار است که نخواهید به اصل زندگی او وفادار نباشید و برای دراماتیزه کردن حوادث دست به تخیل بزنید. زندگی محمدعلی نیز خود پر از حوادث ریز و درشت است که در کنار دراماتیک بودن می‎تواند مخاطب را پای فیلم شما بنشاند. این حادثه‎ها آن‎قدر مهم بوده‎اند که فیلمنامه‎نویسان نخواسته‎اند از اغلب آن‎ها که در کتاب گرگوری آلن هاوارد چشم‎پوشی کنند. استفان جی ریول و کریستوفر ویلکینسون که بایوگراف نیکسون را در کارنامه داشتند فیلمنامه علی را نیز نگاشتند. 

علی یک پیش‎زمینه فوق‎العاده دارد که هم فیلمنامه‎نویسان با هوشمندی تقطیع داستان کرده‎اند هم سبک کارگردانی مان توانسته آن را بسیار تأثیرگذار کند. فیلم با صدای صحنه‎ای شروع می‎شود که سم کوک یکی از خوانندگان محبوب محمدعلی –که البته بعدا متوجه این امر می‎شویم که سم خواننده محبوب اوست- آغاز می‎گردد و پیش‎بینی‎های مخاطب را از دیدن سکانس‎های افتتاحیه که اغلب در یک میدان نبرد است برهم‎ می‎زند. اولین تصویر نمای متحرکی از محمدعلی است که شب‎هنگام در خیابانی در میامی 1964  بی‎وقفه می‎دود. در بین دویدن او رفت و برگشت‎هایی به کلوپ همپتون هوس و آواز خواندن سم را داریم. پس از این رفت و برگشت‎ها علی با سرعت هر چه تمام‎تر به گلابی بکس ضربه می‎زند و در این بین شخصیت‎ و هدف او مشخص می‎شود. یکی از سکانس‎هایی که در کنار این سکانس رج می‎خورد  سکانس مبارزه‎ی سانی نیلسون است. علی انگاره‎ی مبارزه با نیلسون را در ذهن می‎پروراند تا بتواند قهرمانی سنگین وزن را از آن خود کند. در رفت و برگشت بعدی نیلسون به علی می‎گوید: «می‎ترکونمت ... همان‎طور که پدرت تنبیهت می‎کرد.»

فیلم ali مایکل مان 

مخاطب در ذهنش چه چیزی را از علی متصور می‎شود؟ علی که در ابتدای فیلم در محله‎های سیاه نشین میامی می‎دود در خانواده‎ای بزرگ شده که به خودشان هم رحم نمی‎کردند! همان سیاها که جامعه سفید از یک کیلومتری از آن‎ها وحشت می‎کنند! سکانس بعدی که کنار ضربات مشت علی به گلابی بکس قرار می‎گیرد، پدر علی است که با عشق مسیح را با لباسی سفید کنار یک حواری بر روی دیوار کلیسا می‎کشد. علی در خانواده‎ای بزرگ شده که پدرش به کلیسا عشق می‎ورزیده و به این نقاش که با چنین عشقی مسیح را می‎کشد نمی‎اید که فرزندش را مورد ضرب و شتم قرار دهد. کودکی علی نشان می‎دهد او کاملا شخصیت آرامی داشته است. مانند تمام کودکان سیاه در آن زمان در وضعی زندگی کرده که تبعیض نژادی بزرگترین مسئله بوده است. او در اتوبوس محله بر روی روزنامه لینچ کردن هم‎نژادی‎های خود را می‎خواند. به عنوان یک کودک این مسائل را در ضمن این‎که درک نمی‎کند نسبت به آن هراس دارد. در سکانس بعدی که علی کمی بزرگ شده است و در کنار دیگر مسلمانان –که از سیمای آن‎ها مشخص و سخنرانی مذهبی مشخص است- قرار گرفته و به سخنان مالکوم ایکس گوش سپارده است.

این نوع زمینه‎چینی به گونه‎ای است که در دل تار و پود درام قرار گرفته است و هر تصویر خود ارجاع و کارکردی برای کامل کردن سطوح معنایی فیلمیک است. این‎که ما تصویری از کودکی علی را می‎بینیم که با رعب به روزنامه لینچ شدن یک سیاه نگاه می‎کند او را کنار مالکوم ایکس قرار می‎دهد. مالکومی که پدرش در 13 سالگیش توسط کوکلوس‎کلان‎ها لینچ شد و مادرش در آسایشگاه روانی بستری شد. مالکومِ مسلمان یکی از شهیرترین و پرنفوذترین مبارزان آفریقایی-آمریکایی بود که علیه تبعیض نژادی و برقراری عدالت و مساوات مبارزه کرد. علی به جامعه اسلامی علاقه‎مند می‎شود نامش را به محمدعلی تغییر می‎دهد. دیگر مسئله‎ای که از زمینه‎چینی می‎توانیم متوجه شویم شخصیت خود علی است. او جزئیات برایش بسیار مهم است و هر حادثه‎ای وی را وارد حوزه‎ی دیگری می‎کند. با وجود مسیحی بودن خانواده‎اش اسلام را انتخاب کرده است. در دینش هم بسیار محکم است. در مقابل زنان چنان‎چه خود هم اذعان دارد پایش زود می‎لغزد ولی برایش حجاب اسلامی همسرش اهمیت دارد. هنگامی‎که پدرش می‎خواهد مانع او در مسابقه بوکس شود به او می‎گوید: «حاضر نیست مثل او در انتظار مسیح سفید با چشمان آبی شود.» تمام جزئیات زمینه‎چینی کارکرد خاصی در کل قصه دارد.

یک سیاه که در دهه‎های پنجاه و شصت مانند او بزرگ شده است با پوست و گوشت و استخوان مسائل تبعیض نژادی را درک کرده است چه قهرمان باشد و چه نباشد این مسائل مهم است و فیلم هم به خوبی توانسته دغدغه‎های او را نشان دهد. محمدعلی خود را قهرمان مردمی لب می‎دهد. با مالکوم ایکس قدم می‎زند و حاضر است او را در موعظه‎هایش همراهی کند تا این‎که پای جامعه مسلمان به وسط می‎اید. او به سیاه بودن، به مردمی بودن و قهرمان بودنش افتخار می‎کرد. هنگامی که او را به ارتش فرامی‎خوانند سرباز می‎زند و به همین خاطر عنوان قهرمانیش پس گرفته می‎شود و مدتی نمی‎تواند مسابقه دهد. علی در یک مصاحبه که چرا حاضر نیستی بجنگی و تمرد کرده‎ای پاسخ می‎دهد: «ویت‎کونگ‎ها هیچ‎گاه او را کاکاسیا خطاب نکرده‎اند» او به این‎که به آمریکایی بودنش مفتخر است این جنگ را مال خود نمی‎داند. وقتی وارد چنین چالشی می‎شود بدترین دوران زندگیش را سپری و قهرمان جهانی است که با فقر هم دست و پنجه نرم می‎کند. پس از گذر زمان او مسابقه‎ای را در زئیر ترتیب می‎دهد و در دویدن در روستاهای آن کشور متوجه محبوبیتش مردمی بودنش می‎شود. او مزد تمام مشقاتی را که به دلیل نه گفتن به اعزام به جنگ گفته را با دیدن تصاویرش بر روی دیوارهای خانه‎ای که پشت به جنگ کرده، می‎گیرد.

پوستر فیلم علی ویل اسمیتعلی قهرمان‎پرورانه ساخته شده است و محمدعلی را یک قهرمان نشان می‎دهد البته سؤالات مختلفی را نیز برای مخاطب مسلمانش به وجود می‎آورد که آیا محمدعلی واقعا مسلمان بوده است؟! نه آیین اسلام را به جا می‎آورد و نه از پرخاشجویی جلوداری می‎کند و نه از معاشقه و ارتباط با جنس مخالف. شاید این فیلم برای مخاطبان غیرمسلمان ساخته شده و علی را در ذهن آن‎ها می‎خواهد قهرمان نشان دهد زیرا کشورهای مسلمان کمترین مشتریان سینمایی هستند. علی تنها شرب خمر نمی‎کند، گوشت خوک نمی‎خورد و از همسرش می‎خواهد حجاب داشته باشد. این اندک فصل مشترک‎های او با اسلام است که در خیلی از آیین‎ها نیز وجود دارد. یهودیان متعصب نیز همسرانشان در خیابان‎ها حجاب دارند و گوشت خوک و شراب نمی‎خورند. شخصیت علی فیلم و محمدعلی واقعی در زمینه اسلام چندان مشخص نیست.

یکی دیگری از مسائلی که –بنده از آن شناخت ندارم- در فیلم به چالش کشیده می‎شود جامعه اسلامی نیویورک است. مان این جامعه را کاملا سیاه به تصویر می‎کشد. جامعه‎ای که خود آزادمردان مسلمان را از میان برمی‎دارد و تنها به فکر مسائل اقتصادی است. این جامعه روزی مالکوم ایکس را از سر راه برمی‎دارند و روز دیگر علی را مرتد –که البته معلوم نیست چرا؟- خطاب می‎کنند چون دیگر صرفه اقتصادی برایشان ندارد و به محض این‎که محمدعلی دوباره در نظر دولتمردان احیا می‎شود سراغ او می‎آیند و حکم خروج او از جامعه را برمی‎دارند.

مدت زمان زیادی از فیلم در رینگ بکس، مصاحبه‎ها، قراردادها و صحبت‎ها و تمرین‎های بکس می‎گذرد و مان با سابقه‎ای که در سبک واقع‎گرایانه دارد طوری آن‎ها را به تصویر کشیده است که مخاطب فیلم را انگار –و در حقیقت- با صحنه‎ی مبارزه واقعی مواجه ساخته است. مبارزه ابتدایی و نهایی را کمی کامل‎تر و با جزئیات مشاهده می‎کنیم و از خود مسابقه نیز لذت می‎بریم.

حجم اطلاعاتی که فیلمنامه‎نویسان با آن‎ها برای اقتباس روبه‎رو بوده‎اند بسیار زیاد بوده و آن‎ها نخواسته‎اند از اغلب آن‎ها چشم‎پوشی کنند و همین امر سبب شده فیلم تیتروار از حوادث و رویدادهای مهمی که در برهه‎ای از زندگی محمدعلی وجود داشته بگذرند. تدوین فیلم، نوع نماها و کارگردانی مان به گونه‎ای است که این مسائل در کنار یکدیگر خوب دیده شوند و مخاطب در طول 156 دقیقه خسته نشود و با جذابیت‎های مختلف زندگی محمدعلی روبه‎رو شود و همین امر پاشنه آشیل اصلی فیلم است. برخی مسائل روشن نمی‎شود. به طور مثال خود مالکوم ایکس و حضورش در زندگی محمدعلی می‎توانست به یک فیلم بدل شود یا ارتباط خانوادگی او و یا مقابله او با جنگ. هر کدام از مسائلی که در فیلم با آن‎ها مواجه می‎شویم می‎توانست خط اصلی داستان را شکل دهد و دیگر داستان‎ها به آن‎ها اضافه شوند اما چیزی که خط اصلی داستان را شکل می‎دهد زندگی محمدعلی به صورت گذر از مقاطع مهم است. علی محصول قابل احترامی با وجود دشواری‎های یک اقتباس از زندگی یک شخصیت محبوب تاریخ ورزش است.

 

 

 

درباره نویسنده :
دکتر مجید رحیمی جعفری

سوابق تحصیلی: دکتری تئاتر دانشگاه تهران – کارشناس ارشد ادبیات نمایشی با پایان‎نامه بررسی روابط بینامتنی در سینمای ایران (1390-1370) – مهندس تکنولوژی نساجی با پایان‎نامه تأثیر مُد در طراحی ماشین آلات.

 

عرصه فعالیت: مدیرمسئول مجموعة هنری آکادمی هنر / مدرس مقطع کارشناسی ارشد رشته های پژوهش هنر، ارتباط تصویری و تصویرسازی؛ مقطع کارشناسی طراحی لباس / طراح دو دوره سوالات کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد در رشته‌های طراحی لباس، ارتباط تصویری و تصویرسازی / منتقد و پژوهشگر هنر / تهیه کننده تئاتر / نمایشنامه و فیلمنامه‎نویس / عضو سابق  گروه پژوهشی نشانه‎شناسی هنر خانة هنرمندان ایران / دبیر اجرایی چندین همایش‎ علمی / همکاری با نشریات علمی-پژوهشی (همکاری در مقام داور فصلنامه جستارهای زبانی دانشگاه تربیت مدرس، روایت شناسی انجمن علمی نقد ادبی ایران) و تخصصی (از جمله فارابی و صنعت سینما)


نظریه ها: نظریه بیناجسمی / تئوریزه کردن نظریه بینارسانه در سال 1390 /  همکاری با دکتر حمیدرضا شعیری در تئوریزه کردن نظریه ناسرگی 1389

 

زمینه پژوهش: نشانه شناسی گفتمانی / بینامتنیت / نقد ادبی / جلوه‎های نمایشی / سینمای آمریکا / فشن آرت / ژانر / سینمای گرایندهاوس / ارتباط تصویری

 


دیدگاه‌ها  

0 #1 Guest 1391-05-10 03:54
محمد علی کلی در فیلم مان خیلی خوب تصویر شده و شاید بشه گفت این بهترین چهره از یک ورزشکار است. چهره ای که در همان آغاز فیلم معرفی می شود و نویسنده این مطلب به خوبی آن را تحلیل کرده است
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما