اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

یادداشتی بر فیلم «درود بر سزار» / بازگشت به عصر طلایی هالیوود!

 

 

برادران کوئن دوباره بعد از مدت‌ها فیلمی در مورد عصر طلایی سینمای هالیوود ساخته‌اند. فیلم قبلی آن‌ها در این مورد؛ «بارتون فینک» داستان یک نمایشنامه‌نویس موفق در برادوی بود که پس از تطمیع شدن از سوی مدیران یک کمپانی تولید فیلم در هالیوود مدیوم هنری خود را عوض می‌کند تا این بار برای سینما بنویسد. پیشنهادی که در ادامه برای شخص نویسنده بدل به یک کابوس می‌شود. حال بعد از تجربه‌ی درخشان بارتون فینک، کوئن‌ها بازگشته‌اند که تا دوباره فیلمی در مورد این عصر بسازند. این بار البته مایه‌های کمدی فیلم بیشتر از قبل است. به واقع اگر در بارتون فینک ما با فیلمی سر و کار داشتیم که بیشتر با عناصر هجو کار می‌کند در «درود بر سزار» هجو با مایه های کمدی بی امانی در هم آمیخته شده است.

 

سال 1951 است. درود بر سزار در واقع عنوان فیلمی تاریخی با تم مذهبی است-چیزی شبیه به فیلم بن هور- که در روم باستان می‌گذرد. جرج کلونی در این فیلم نقش بازیگر ستاره‌ای با عنوان برد ویتلاک را دارد. فیلم از جایی شروع می‌شود که این بازیگر چهره از سر صحنه‌ی فیلم درود بر سزار ناپدید می‌شود. اینجاست که آقای ادی منیکس رئیس کمپانی‌ای که فیلم را تولید می‌کند وارد میدان می‌شود و برای یافتن یا در واقع بازگرداندن صحیح و سالم این بازیگر جایزه‌ای صد هزار دلاری تعیین می‌کند.

 

با این طرح داستانی به نظر می‌رسد که فیلم جدید برادران کوئن فیلمی در مورد یک آدم ربایی است همانند آنچه که به فرض نمونه‌اش را در لبوفسکی بزرگ شاهدش بوده‌ایم. اما این به واقع فرع قضییه است. کوئن‌ها در این فیلم بنا به همان روحیه‌ی نیهیلیستی که در تمامی آثارشان حفظ کرده‌اند، فیلمی ساخته‌اند در مورد یکی از دوره‌های سیاه عصر هالیوود. دوره‌ای که امروزه ما آن را با عنوان دوره‌ی مک کارتیسم می‌شناسیم. در فیلم برادران کوئن این ایده زمانی مطرح می‌شود که در طول داستان اینگونه به مخاطب القا می‌شود که احتمالاً دلیل غیبت مشکوک جرج کلونی می‌تواند ربط آشکاری به قضییه‌ی مک کارتیسم داشته باشد.

 

البته نباید گمان کرد که «درود بر سزار» در نهایت فیلمی معمایی است که بیشتر حول یافتن شخصیت اصلی فیلمی است که در درون فیلم کوئن‌ها ساخته می‌شود. فیلم آن‌ها تصویری تمام قد است که از هر آن چیزی که ما به عنوان مخاطب دوست داریم که از یک دوره‌ی سینمایی ببینیم. از این نظر فیلم کوئن‌ها فیلمی نوستالژیک است. فیلمی که نه تنها به دلیل تجمیع عناصر سرگرم‌کننده در آن جذاب است که از انواع و اقسامی از پیرنگ‌های بامزه‌ی دیگر نیز در طرح داستانی‌اش سود می‌برد. فیلم پر از رنگ است. رنگ‌هایی که به واقع در همان دوره‌ای که فیلم آن را روایت می‌کند یکی از اصلی ترین عناصر روایی سینمای هالیوود محسوب می‌شدند.

 

تنها اثر منفی این اثر لذت‌بخش جمع‌وجور حضور جاش برولین در نقش اصلی آن یعنی آقای ادی مکسین است. به نظر می‌رسد چنین نقشی با توجه به کاراکتر عبوس و همیشگی برولین کمی از دور از ذهن مخاطبان همیشگی آثار کوئن‌ها است. این کاراکتر به نظر می‌رسد اگردر  مدت زمان کمتری در فیلم حضور می‌یافت می‌توانست نتیجه‌ی بهتری داشته باشد. امری که به هر حال در «درود بر سزار» به هر دلیلی تحقق نیافته است. هر چند فیلم در کنار همین هم فیلمی به مراتب بهتر از اثر قبلی برادران کوئن است. 

 

درباره نویسنده :
نام نویسنده: تحریریه آکادمی هنر

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما