کوتاه در مورد «دیمین هرست»

 

دیمین هرست در سال 1965 در «بریستول» انگلیس زاده شد و دوران نوجوانی خود را در «لیدز» گذراند. بعدها برای ادامه تحصیل در کالج «گلد اسمیت» به لندن آمد. او معروفترین عضو گروه هنرمندان جوان بریتانیایی است. دیگر اعضای مطرح این گروه عبارتند از سارا لوکاس، برادران چپمن و تریسی امین. هرست، تنها چند سال پس از فارغ‌التحصیلی از کالج گلداسمیت رسواترین و جنجالی‌ترین هنرمند نسل خود در انگلستان لقب گرفت.

 
هرست از سال 1980، آثار بسیار متنوعی در زمینه چیدمان، مجسمه، نقاشی و طراحی خلق کرد تا رابطه پیچیده بین هنر، زندگی و مرگ را منشر کند. مشهورترین آثار وی مجموعه‌ای از حیوانات مرده (شامل کوسه، گوسفند و گاو) می‌باشند که درون مادهٔ شیمیایی فرمالدهید نگهداری می‌شوند. در واقع مرگ همان مضمونی است که هرست همواره تلاش داشته است مومنانه تصویرش کند.

 

او در سال 1995 موفق به دریافت «جایزه ترنر» شد. در سال 2007 دیمین هرست اثری با نام «به عشق خدا» ساخت که به‌ عنوان گران‌قمیت‌ترین اثر متعلق به یک هنرمند زنده شناخته می‌شود و بهای آن پنجاه میلیون پوند برآورد شده‌ است. «به عشق خدا» قالبی پلاتینی از جمجمهٔ یک انسان قرن هجدهمی است که با هشت هزار و ششصد و یک قطعه الماس، به ارزش تقریبی چهارده میلیون پوند، به‌طور کامل پوشانده شده‌ است. 

 


گالری تیت مدرن لندن که از معتبرترین مراکز هنری جهان محسوب می‌شود، نمایشگاه بزرگی از آثار دیمین هرست را در سال، 2008 در معرض دید عموم قرار داد. نمایشگاه تیت مدرن که دربردارنده بیش از هفتاد اثر هرست است، تقریباً غالب آثار شناخته شده او از کوسه و گاو و گوسفند داخل آکواریوم تا قفسه‌های دارو و پروانه‌ها را در برمی‌گیرد. تنها اثری که شاید بهترین کار او هم هست و متاسفانه در این نمایشگاه حضور ندارد (و تنها به شکل کوچک‌تر آن از سال 1991 اکتفا شده است)، یکی از آخرین آثارش است که چندی پیش در نمایشگاه مجسمه‌سازان بریتانیایی در رویال آکادمی به نمایش گذاشته شد و در آن اتاقی بعد از یک میهمانی، مملو از گوشت و بازمانده‌های غذا و هزاران مگس زنده در داخل آن بازسازی شده بود که حس تعفن زندگی را (که هرست غالباً به دنبال نمایش آن است) با مخاطب قسمت می‌کرد.

 

اما در یک نگاه کلی به مجموعه آثار هرست می توان ادعا کرد که هر اثر هرست دارای سویه‌هایی ایدئولوژیک است زیرا که واقعیت را آن گونه که هست نشان نمی‌دهد یعنی علیه وضع موجود نیست، بلکه گو‌نه‌ای از جهان را که امروز در رسانه‌ها باز تولید ‌می‌شود ارائه می‌کند: جهانی با منابع و فرصت‌های محدود که باید بر سر این منابع جنگید. اما باید گـفت که منابع جهان به هیچ عنوان محدود نیست، در حال حاضر انقدر منابع مادی و انرژی وجود دارد که بشر بتواند صدها سال از آن مصرف کند. اما اگر همین منابع تنها به دست عده‌ای محدود باشد، هر چه قدر هم که فن‌آوری پیشرفت کند باز هم منابع محدود خواهد ماند .به واقع این ثروت و منابع نیست که محدود است، بلکه عقلانیت توزیع و استفاده از آن محدود است... زیرا استوار بر افزایش سود و افزایش سرمایه است نه حل کردن مشکلات و نیازهای حیاتی انسان‌ها.

 

هرست که کارش را از ظرف شستن در یک رستوران در «لیدز»  شروع کرده است می‌گوید: «خیلی از مردم رویاها و خواسته‌هایی دارند که به آن نمی‌رسند. من بعد از تمام شدن تحصیلات هنری‌ام توانستم نمایشگاهی در گالری ساچی داشته باشم و این شبیه به یک معجزه بود و حالا نمایشگاهی در تیت دارم. آدم خیلی خوش‌شانسی هستم.»

 

درباره نویسنده :
نام نویسنده: تحریریه آکادمی هنر