بنکسی گرافیتیست محبوب و مرموز انگلیسی

 

 بنکسی هنرمند 36 ساله‎ی گرافیتی کار انگلیسی است. شاید بتوان او را در زمره‎ی یکی از محبوب‎ترین و در عین حال مرموزترین هنرمندان گرافیتی دنیا به حساب آورد. محبوب از آن رو که برخی از ستارگان سینمای جهان، صدها هزار دلار برای خرید آثار هنری‎اش هزینه می‎کنند؛ مرموز به این دلیل که هیچ‎کس تا به حال او را ندیده است. با این که این هنرمند گرافیتی کار، بیش از ده سال است از فعالیتش می‎گذرد، اما تنها در سه چهار سال اخیر نامش به رسانه‎ها کشیده شده و محبوبیت عجیبی در بین مردم پیدا کرده است. او کارش را از دیوارنگاری روی دیوارهای مناطق محروم شهر بریستول –زادگاهش- آغاز کرد.

اثری از بنکسی 

 

به دلیل ممنوعیت دیوارنگاری-خیابانی در انگلستان او نیمه شب‎ها دور از چشم دیگران، بر روی دیواره‎های شهر نقاشی می‎کند و عمدتا مکان‎های غیرمتعارفی را برای نمایش آنها بر مى‎گزيند: گاه تونل مخروبه‎ای در لندن و گاه دیوار حائل بین اسرائیل و فلسطین!‎


در اوان کار بسیاری از نقاشی‎هایش چند روزی بیشتر روی دیوار دوام نمی‎آورد و توسط شهرداری پاک می‎شد ولی در حال حاضر با وجود منع قانونی کشیدن گرافیتی روی دیوار، رئیس شورای شهر بریستول، دستور داده که نقاشی‎های بنکسی - به عنوان فرزند پرافتخار این شهر- باید روی دیوارها حفظ شود! اما این که خالق کدام یک از این همه گرافیتی روی در و دیوار شهر، واقعا بنکسی است، خود سؤال بی‎جواب دیگری است.


مشخصه بارز گرافیتی‎های بنکسی نگاه طنزآلود و گاهی طعنه‎آمیز او به سیاست است. او در استفاده مناسب از پرسپکتیو و بُعد دادن به اشیا متبحر است و تعریف خاص خودش را از هنر خیابانی دارد؛ آمیخته‎ای از این تعریف و تکنیک استفاده از شابلون، فضای خاصی به کارهایش می‎بخشد. گاهی هم امضای بنکسی زیر برخی آثارش نمایان می‎شود. استنسیل‎های سیاه و سفید بنکسی؛ زیبا، زیرکانه و القاء کننده انقلابی تدریجی است: افسران پلیس خندان، موش‎های مته به دست، میمون‎های مجهز به سلاح های کشتار جمعی(یا سلاحهای ضد شورش)، دخترکانی که موشک‎ها را در آغوش کشیده‎اند، گشت زدن افسران پلیس با سگ‎های «پودل» شان، ساموئل ال جکسون و جان تراولتا در پالپ فیکشن که به جای اسلحه، موز پرتاب می‎کنند، مردی چاق در حال نوشتن کلمه آشوب بر دیوار . در اماکن دیدنی قدیمی، بنکسی اغلب این عبارت را می نوبسد: «این جا ,جای عکسبرداری نیست» یا گاهی بر دیوار موسسه‎ها این‎گونه امضا می‎کرد:«به دستور سازمان ملی معابر عمومی، این دیوار مختص دیوار نوشت( گرافیتی) است» (پس از چند روز می‎توانستید ببینید که مردم به پیروی از آن برجسب‎هایی بر دیوار می‎زدنند.) اخیرا بنکسی در زمینه‎های دیگری همچون طراحی جلد یکی از آلبوم های گروه «بلر» هم فعالیت کرده است.جرقه اشتهار بنکسی چهار سال قبل زمانی زده شد که او یکی از گرافیتی هایش را روی دیوار گالری "تیت مدرن" لندن کشید. او در سال ۲۰۰۵ همین کار را در موزه هنرهای مدرن نیویورک، موزه هنر متروپلیتن، موزه بروکلین و موزه تاریخ طبیعی آمریکا نیز اجرا کرد.

 

اثری از بنکسی


در ماه مه همان سال یکی دیگر از گرافیتی‎های او روی دیوار موزه بریتانیا دیده شد و در ماه اوت گزارش دیگری از اجرائی بر روی نوار غزه داده شد .بنکسی همچنین مجموعه آثار گرافیتی اش را در سال‎های مختلف در کتاب‎هایی منتشر کرده است. اخیرا یکی از گالری‎های لندن نیز تصاویری از آثار گرافیتی او را به نمایش گذاشت.
بنکسی در سال ٢٠٠٥ تصمیم گرفت دیوار بتنی ٧٠٠ کیلومتری حائل بین اسراییل و فلسطین را به نمایشگاهی از آثار گرافیتی مبدل کند. این نمایشگاه با استقبال زیادی هم از سوی اسراییلیان و هم از سوی فلسطینیان رو به رو شد. معروف‎ترین گرافیتی در این نمایشگاه دو کودک فلسطینی را به تصویر کشیده بود که در جستجوی یافتن بهشت، مشغول حفر سوراخی در دیوار حائل هستند.


بنکسی آن زمان توسط مدیربرنامه‎اش اعلام کرده بود که "وجود این دیوار حائل بسیار شرم آور است. چیزی که برای من جذاب است، تبدیل کردن خون‎ریزترین ساختار دنیا به طولانی ترین گالری جهان است." به غیر از شش گرافیتی بنکسی، دیگر نقاشی های استنسیلی این نمایشگاه را بقیه هنرمندان گرافیتی دنیا ترسیم کرده بودند.


نمایشگاه گرافیتی در تونل لندن آخرین نمایشگاه بنکسی، اوایل ماه مه در تونل مخروبه‎ای در جنوب لندن برپا شد. این تونل ٨٠٠ متری که سال‎ها قبل به عنوان ایستگاه تاکسی استفاده می‎شد، اکنون به گالری نقاشی‎های دیواری مبدل شده است. تنها در سه روز اول این نمایشگاه بیش از سی هزار نفر از آن دیدن کردند.
آثار این نمایشگاه را علاوه بر نقاشی‎های دیواری بنکسی با سبک شابلونی معروفش، دیوارنگاره‎های ٢٩ هنرمند دیگر نیز که به دعوت او در این نمایشگاه حضور یافته بودند، تشکیل می‎دهند.


بنکسی محل برگزاری آن را تا روز قبل از افتتاحیه، مخفی نگاه داشته بود. بنکسی در سامانه اینترنتی‎اش هدف از برگزاری این نمایشگاه را که "جشنواره قوطی حلبی" نامیده، مبدل کردن یک "سیاه چال فراموش شدۀ کثیف" به "مرغزاری از هنرهای زیبا" عنوان کرد."همیشه فکر می‎کردم یک هنرمند نقاش، در مورد نمای شهر، همان‎قدر حرف برای گفتن دارد که یک آرشیتکت."


جدا از دیوارنگاره‎ها، دکوراسیون تونل را ماشین‎های تصادف کرده، درخت، مبلمان و چیزهای دیگر تشکیل می‎داد که فضایی سورئالیستی به این نمایشگاه می‎بخشید. مثلا ماشینی که با درختی تصادف کرده، زیر نقاشی‎اى بود که دختری در دیوارنوشته‎اى می‎گفت: "هی بنکسی، چرا جواب ایمیل هامو نمیدی؟ ".این ماکت‎ها بعد از گذشت سه روز، برداشته شد اما بنکسی اظهار امیدواری کرد که نقاشی‎ها برای همیشه جزیی از تونل "واترلو" باقی بمانند.


نخستین نمایشگاهش در انباری در خیابانی که تنها شماره‎اش ( 475) مشخص است نه نامش، برگزار خواهد شد. اهالی آن محل می‎گویند که بنکسی شهر را احیا کرده و با سلیقه ما(ساکنان شهر) آن را بازسازی کرده است. او می‎گوید: اگر صاحب کارخانه قطار نباشی در عوض یکی بر دیوار نقاشی می‎کنی. این تماما از آن جایی می‎آید که باید در مدرسه نامت را بر روی وسایلت بنویسی که نشان دهد آنها متعلق به تو است. با نوشتن نامت بر دیوارها می‎شه نیمی از شهر رو صاحب شد. من کلمه «خرابکاری» ( وندالیسم) را چندین بار در نمایشگاهم استفاده کرده‎ام . شما می‎دانید که موسیقی «هیپ هاپ» ، واژه «نیگر»( واژه‎ای توهین‎آمیز برای خطاب‎کردن یک سیاه پوست) را چگونه معرفی می‎کند ، من هم می‎خواهم همین کار را با واژه «‎خرابکاری» انجام دهم. نگرش  بنکسی نسبت به برچسب‎های تبلیغاتی ضد و نقیض است. او همچون نوئامی کلین مخالف برچسب‎های معمول و متحدالشکل است و سبکی مخصوص به خود دارد.

 

منابع:

[1]

http://en.wikipedia.org/wiki/Banksy

[2]

 

 

 

در همین رابطه مشاهده کنید:

گالری آثار بنکسی

 


درباره نویسنده :
نام نویسنده: تحریریه آکادمی هنر