نگاهی به مده‌آ، با نویسندگی و هدایت‌گریِ علی حسینی؛ صفر یا صد

نمایش مده آ



اعضای گروه کوچک انزوا این شب‌ها در سالن شماره‌ی یک خانه‌ی نمایش مهرگان، ضیافتی هیجان‌انگیز و هولناک، تحت عنوان «مده‌آ» تدارک دیده‌اند که می‌توان پیشنهاد جالبی برای آن‌دسته از مخاطبانی که تمایل دارند نظاره‌گر اجرایی متفاوت با اتفاقات روتین تئاتری باشند، قلمدادش آورد.



لذتی که به‌شخصه و به‌عنوان یک فیلم‌ترسناک‌بینِ حرفه‌ای، از تماشای «مده‌آ» نصیبم شد، درست به‌مثابه‌ی حظی است که همیشه از دیدن ساخته‌های درست‌وحسابی سینمای وحشت می‌برم. لذتی آمیخته با هیجان و بالا رفتن ضربان قلب که بسته به بار محتوایی اثر، می‌تواند تزکیه‌کننده و تصفیه‌کننده نیز باشد؛ انگار که شما معتقد به طبّ سنتی هستید و با کمال میل اجازه داده‌اید مقادیری زالو به جان مبارک‌تان بیندازند!



علی حسینی را از نزدیک نمی‌شناسم و تا پیش از شب اجرا هم او را ندیده بودم پس طبیعتاً نمی‌دانم گوشه‌ی چشمی به فیلم‌سازی دارد یا خیر... ولی در جایگاه منتقدی که بیش‌ترین تعداد یادداشت‌های سینمایی‌اش در حوزه‌ی سینمای هراس بوده است، ادعا می‌کنم که حسینی پتانسیلِ لازم برای فیلم‌ترسناک ساختن را دارد. در «مده‌آ»یی که نگارنده تماشاگرش بود، وی به سهم غیرقابل انکار عنصر صدا در مهیا نمودنِ تدریجیِ اتمسفری دهشت‌زا واقف بود. علاوه بر این، حسینی از اهمیت وارد آوردن ضربه‌ای کاری و غافل‌گیرکننده بر روح‌وروان مخاطب‌اش غافل نیست.



سکوت خفقان‌آور پس از خاتمه‌ی اجرا و وضعیت بلاتکلیف تماشاچی‌های شوک‌زده‌ای که نمی‌دانستند باید هنوز بنشینند یا سالن را ترک کنند، نشان از این داشت که حسینی در مقام هدایت‌گرِ «مده‌آ» به هدف خود دست پیدا کرده است. کاربستِ همین دو المانی که برشمردم، کافی است تا شما در سینما، یک هارور سرپا داشته باشید.



شاید تازه‌نفس‌هایی مثل علی حسینی بتوانند سینمای فقیر و بی‌نوای ما را از دایره‌ی بسته‌ای به‌نام "سینمای اجتماعی" بیرون بکشند تا سایر گونه‌ها نیز مجال نفس کشیدن و عرض اندام بیابند؛ به‌ویژه ژانر وحشت که به‌جز «شب بیست‌ونهم» [ساخته‌ی ۳۰ سال پیش زنده‌یاد حمید رخشانی] هیچ نمونه‌ی قابل احترام و تأثیرگذار دیگری برای‌اش در سینمای ایران سراغ نداریم.



در شبی که نگارنده شاهد اجرا بود، پیش از شروع، صدایی ضبط‌شده پخش می‌شد که بعداً دریافتم دربردارنده‌ی متن بیانیه‌ی گروه در قبالِ هجمه‌های صورت‌گرفته است؛ سنجاق کردنِ بیانیه‌ی مذبور به «مده‌آ» بیش از آن‌که تسهیل‌گر ارتباط مخاطب با اثر باشد، به‌نظر لطمه‌زننده و مخل می‌آید زیرا علاوه بر احتمال دامن زدن به سردرگمی افزون‌تر تماشاگر، کار را به‌نوعی [پیشاپیش] لو می‌دهد و زهر آن را کم می‌کند. امیدوارم علی حسینی در اجراهای بعدی، این بیانیه‌ی آغازین را حذف کرده باشد و «مده‌آ» را "بدون شرح" پیش چشم مخاطبان بگذارد.



چه «مده‌آ»ی علی حسینی و آنا زارع را دوست داشته باشیم و چه احیاناً از آن منزجر باشیم، با گروهی جدّی و پرانرژی و باانگیزه روبه‌روئیم که هنر نمایش را مقدس می‌شمارند و در زمانه‌ی چیرگیِ هُرهُری‌مذهبی و بی‌اعتقادی [درست یا غلط] به کاری که می‌کنند، اعتقاد دارند.



«مده‌آ» تجربه‌ای همه‌پسند نیست. «مده‌آ» حدّ وسطی باقی نمی‌گذارد. رویاروئیِ شما با «مده‌آ» صفر و صدی است؛ یا کار را دوست خواهید داشت و یا با قدرتِ تمام، سعی خواهید کرد پس‌اش بزنید.



نویسنده، طراح و هدایت‌گر: علی حسینی
اجراگران: آنا زارع، علی حسینی
روابط‌عمومی و مدیر اجرایی: نسیم میرزاده
طراح لباس و چهره‌پردازی: نسیم میرزاده
مدیر صحنه: خالق استواری
منشی صحنه: ایلیا گیاهچی
طراح تیزر و پوستر: علی حسینی
ساخت و اجرای تیزر و پوستر: مریم حبیبی، عبدالله حاجی‌پور
عکاس و تصویربردار: مریم حبیبی، عبدالله حاجی‌پور
روابط بین‌الملل: غزاله حلوایی‌زاده
محل اجرا: خانه‌ی نمایش مهرگان
زمان: ۱۰ مهر تا ۱۵ آبان ۹۷، ساعت ۲۱

 

 

درباره نویسنده :
پژمان الماسی‌نیا
نام نویسنده: پژمان الماسی‌نیا

دبیر تئاتر آکادمی هنر

تحصیلات: کارشناس ارشد پژوهش هنر
عرصه‌ی فعالیت: حضور جدی در حوزه‌ی ادبیات و ویراستاری از ۱۳۸۳، صاحب ۷ کتاب شعر چاپ‌شده با عناوین «دیگر هم‌بازی‌ات‌ نمی‌شوم» (۱۳۸۶) «عاشقانه‌های ‌برف ‌به‌اسم ‌کوچک» (۱۳۸۷) «روایت ‌ماه ‌از نیمه» (۱۳۸۸) «تقویم عقربه‌دار ماه‌های بهار» (۱۳۸۹) «گذرنامه موقت ماهی آزاد» (۱۳۹۰) «ییلاق ‌چشمان ‌تو» (۱۳۹۱) و «سرگرم مردنم» (۱۳۹۵)، نگارش نزدیک به ۳۰ مقاله با موضوعیت هنر و فلسفه‌ی هنر، همکاری به‌عنوان منتقد فیلم و تئاتر با سایت‌های سینمایی معتبر، پایه‌گذاری صفحه‌ی «طعم سینما» و نگارش ۱۷۰ نقد درباره‌ی فیلم‌های مطرح تاریخ سینما ذیل این عنوان، چاپ کتاب «طعم سینما» در ۳۸۴ صفحه و حاوی ۱۷۹ نقد پیرامون ۱۸۵ فیلم سالیان دور و نزدیک سینمای جهان (مهرماه ۱۳۹۷)
زمینه‌ی پژوهش: سینمای آمریکا، سینمای مستقل آمریکا، سینمای وحشت