اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...
منصوره جعفری

منصوره جعفری

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

فعالیت در حوزه داستان کوتاه، نویسنده نشریات سینمایی و هنری

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 رتبه 0.00 (0 رای)

نمایش مضحکه تلخک

این روزها در سالن تماشا تالار هنر تئاتری به نام مضحکه تلخک به کارگردانی و نویسندگی مریم علی‌اکبری روی صحنه است. شاید بهتر باشد بگوییم مضحکه‌نگار و مضحکه‌گردان، چراکه به نظر می‌رسد ایشان اصرار دارند که این کار مضحکه است و بازیگران همان تقلیدچیها هستند و مکان اجرا همان تماشاگاه عصرانه مردم کوچه و بازار است. سعی مضحکه‌گردان در ساخت و باز آفرینی چنین فضایی قابل ستایش و ستودنی است. چنانچه بعضی از تقلیدچیها در سالن بین تماشاگران نشسته‌اند و در میانه راه با مضحکه همراه می‌شوند. شاید این سالن همان تماشاگاه عصرانه مردم کوچه و بازار نباشد و تقلیدچی‌ها حالا بازیگران حرفهای تئاتر شده باشند و متن مضحکه فیالبداهه نباشد و از قبل به تک‌تک کلمات فکر شده باشد ولی وجود مُطرب‌چی‌ها در کنار صحنه، رقص و آواز تقلیدچیها، حکایتهای قدیمی همه و همه دست‌به‌دست هم می‌دهند تا تماشاچی خسته از زندگی مدرن را ببرد به تاریخ نمایش در این سرزمین و به یاد نیاکان خوش ذوقش بیاندازد که به هر روشی از هنر استفاده می‌کردند و لذت می‌بردند.

ادامه مطلب مضحکهای در تماشاگاه تالار هنر
1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 رتبه 0.00 (0 رای)

فیلم هرگز، به ندرت، گاهی، همیشه

فیلم هرگز، به ندرت، گاهی، همیشه* با توجه به موضوع ساده و معمولی‌اش در نشان دادن رنج شخصیت اصلی موفق بوده است. شاید به ذهن کسی خطور نکند که چنین روایت ساده‌ای را بتوان در یک فیلم 100 دقیقه‌ای بیان کرد و مخاطب تا پایان با آن همراه باشد؛ ولی فیلم با استفاده از رسانۀ بصری سینما و به کار گیری درست و به‌جا از امکاناتی که در اختیار داشته، توانسته رنج درونی شخصیت اصلی را به تصویر بکشد؛ رنج یک دختر جوان از یک بارداری ناخواسته. آتم با بازی «سیدنی فلانیگان» دختر جوانی است که در صحنۀ اول در حال گیتار زدن و آواز خواندن است. از همان صحنه، آزار و اذیت همکلاسی‌های پسر باعث رنجش و عذابش می‌شود. با رفتن او جلوی آینه و نگاه کردن به شکمش ما متوجه می‌شویم که او باردار است. کلینیک زنان در نزدیکی محل زندگی او عمل سقط جنین را انجام نمی‌دهد و او مجبور است برای این کار به نیویورک برود. مخاطب با او در این سفر همراه می‌شود و در طول این سفر با دیدن محیط مدرن و سرخوردگی او از این محیط درک عمیق‌تری از شرایط زنان در جوامع مدرن پیدا می‌کند. یکی از آیتم‌هایی که در عمیق‌تر کردن رنج شخصیت اصلی و همراه شدن مخاطب مؤثر است، دیالوگ‌های کم و کوتاه فیلم است. تأکید کارگردان بر خصوصی بودن این رنج و عدم توانایی شخصیت در بیان آن توانسته تأثیر عمیقی بر حس مخاطب در درک احساس شخصیت اصلی و همراه شدن با آن داشته باشد. بر خلاف اکثر فیلم‌ها که با حاشیه‌سازی برای چنین مسائلی از مشکل اولیه دور می‌شوند، فیلم فقط سعی در نشان دادن شرایط پیش آمده برای دختر دارد و سعی نمی‌کند روایت پیچیده‌ای برای مسأله بسازد. مشکل شخصیت اصلی را تنها از منظر خود او دنبال می‌کند و جالب اینجاست که خود شخصیت اصلی هم در بیان این رنج ناتوان است. او حتی زمانی که مشاور روانشناسی از دختر می‌خواهد با انتخاب یکی از گزینه‌های؛ هرگز، گاهی، شاید، به ندرت شرایط خود را توضیح دهد باز هم دختر نمی‌تواند حرف بزند و اشکش جاری می‌شود. این سکوت عمق رنج او و ناتوانی‌اش برای محافظت از خود را نشان می‌دهد.


یکی دیگر از نکاتی که در درک حس شخصیت اصلی مؤثر است، نشان ندادن مردی است که به آتم آسیب زده است؛ زیرا با دیدن رنج او در برابر مردهای مختلف مشخص است که هر کسی به نوعی او را آزرده است. از پدرش که دائم‌الخمر است تا همکلاسی‌هایش و رئیسش. هدف هیتمن دقیقاً مردان است نه تیپ شخصیتی خاصی. حتی اسکایلر با بازی «تالیا رایدر» دختر عموی آتم ناگزیر می‌شود تا با مسافر سمج اوتوبوس ارتباط برقرار کند. گرچه این نگاه سرسخت به جامعۀ مردان منطقی نیست؛ ولی او تلاش دارد دقیقاً روی حرف خود برای فشاری که از این جامعه بر زنان رسیده است پافشاری کند.


آتم و اسکایلر زمان طولانی از فیلم را در خیابان و ایستگاه قطار می‌گذرانند و در طول این سفر یک چمدان سنگین را حمل می‌کنند. این چمدان سنگین و دست و پاگیر استعاره‌ای است از بار سنگین زنانگی که همه جا همراه این دو دختر است. یک وسیلۀ اضافه که توان آن‌ها را در این سفر گرفته است. آوارگی و سردرگمی آنها در ایستگاه‌های قطار نشان از به مقصد نرسیدن زنان در جامعه‌ای مدرن است. زنانی که هنوز درگیر چنین مسائلی هستند و در زیر لایه‌های یکی از مدرن‌ترین جوامع با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. رنجی که فرقی در مدرنیته و سنت ندارد و قسمتی از زنانگی شده است.


تصاویر نزدیک از چهره آتم و بازی خوب او، فضاسازی درست و استفاده به‌جا از نور و رنگ همه و همه در ساختن فضای سرد اطراف او مؤثر است. فضایی که انگار با تمام جذابیت و زیباییش آتم را سرخورده کرده است.

 


 

* «فیلم " هرگز، به ندرت، گاهی، همیشه " به نویسندگی و کارگردانی الیزا هیتمن (Eliza Hittman) محصول سال 2020 است. این فیلم  توانسته در هفتادمین جشنوارۀ بین‌المللی فیلم برلین جایزۀ خرس نقره‌ای را از آن خود کند.»

 

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 رتبه 5.00 (3 رای)

فیلم قهرمان


فیلم قهرمان به کارگردانی و نویسندگی اصغر فرهادی و تهیه کنندگی الکساندر ماله‌گی و اصغر فرهادی تا کنون توانسته است در جشنواره کن مشترکاً با فیلم «کوپه شمارة 6» جایزه ویژه هیئت داوران را از آن خود کند. این فیلم همچنین برای رقابت در نود و چهارمین دوره جایزه اسکار معرفی شده است.

ادامه مطلب قهرمان‌ها چگونه قهرمان می‌شوند؟!؛ نگاهی به فیلم «قهرمان» آخرین ساخته اصغر فرهادی

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما