اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

کلاژی از جهان مازوخیست ... / نگاهی به فیلم «زن» The Woman

 

 the woman 2011

فیلم «زن» که در سینمای رده­ی «ب» دسته بندی می‎شود یکی از مهم‎ترین فیلم‎های سال با توجه به تمامی شرایط جهان پسامدرن است که گاه تعابیری چون گذر از دنیای مازوخیستی از آن می‎شود.

دنیایی که جوامع بورژوازی آن با در دست گرفتن سرمایه هنجارها را جابه‎جا کرده‎اند. شاید جبش ضد سرمایه‎داری که در دنیا خروج کرد و از سوی دیگر انسان‎هایی که در سال‎های اخیر دست به خشونت‎های مرگ‎بار زده‎اند حکایت از همان جهان مازوخیستی دارد که گفتمان‎ها در آن از ناهمگونی خاصی برخوردار هستند. این‎که در سینما هم زمین دیگر Another Earth ساخته می‎شود و انسان‎ها به فکر زندگی در زمینی دیگر به سر می‎برند باز هم نشانه‎هایی از همین جهان سرمایه‎داری است که مازوخیست را شکل داده است.

در فیلم زن The Woman با همه چیز مواجه هستیم. در ابتدا با زنی مواجه هستیم که به سبک انسان-حیوان زندگی می‎کند. طبیعت انسان در چنین جهانی دست‎خوش تغییراتی شده است و در مقابل به فضای دیگری می‎رویم که شاید نشان از شادی انسان‎ها دارد اما حقیقت غم‎بار آن بارها از دنیای انسان-حیوان تلخ‎تر است. در بطن داستان فیلم خانواده‎ای قرار دارند که کریس پدر خانواده عقاید ضد زن دارد و از سوی دیگر در کنترل شهواتش با مشکلات مختلفی مواجه است. او همه را همچون خود می‎پندارد و از بیماری روانی رنج می‎برد که در ابتدا مشخص نیست. پگی دختر بزرگ خانواده یک مبدل پوش جنسی –البته نه به دلخواه خود بلکه جبر نهاد قدرت که نمادش پدر می‎باشد- است با لباس‎های بزرگ مردانه پرسه می‎زند و متوجه می‎شویم این کریس است که به دلیل تنفر از جنس مقابلش و دید بدی که به آن‎ها دارد بر تن دخترش چنین لباسی می‎پوشانیده است. پسر خانواده پا جای پدر می‎گذارد و در لذت بردن از خشونت پدر را الگو قرار داده است.

کریس به شکار انسان-حیوان مبادرت می‎ورزد. شکار و زندانی او در انبار خانه در ابتدا با نیتی دلسوزانه که زن بتواند به طبیعت خود بازگردد؛ اما با پیش‎روی داستان متوجه می‎شویم همه چیز در راستای لذت کریس معنا می‎یابد. کریس او را می‎خواهد تا از تجاوز به او لذت ببرد و جنس زن را هم‎چنان در تسلط خود داشته باشد. اگر همه با کریس موافق باشند خطری آن‎ها را تهدید نمی‎کند اما اگر کسی بخواهد خلاف نظرش عمل کند با مجازات سختی روبه‎رو خواهد شد. مشکلات دخترش پگی در مدرسه معلمش را کنجکاو می‎کند و پس از پی‎گیری‎ها سر به خانه‎ی پگی می‎زند.

The Woman Poster Lucky McKeeپسر کریس زن را مورد ازار قرار داده است و خانواده منتظر هستند کریس او را مجازات کند. کریس از این عمل سربازمی‎زند و همسرش در مقابل استثنا قایل شدن بین فرزند پسر و دختر رو به جنون است و می‎خواهد کریس را ترک کند اما کریس او را ضرب و شتم می‎کند. معلم هم سر می‎رسد و همه چیز ابعاد تازه‎ای یافته است. پگی باردار است و کریس هم معلم را محکوم می‎کند که به او تهمت تجاوز به دخترش را زده و همین امر سبب می‎شود او را خوراک یک انسان-حیوان دیگر کند که چشم‎هایش را درآورده و هم‎زیستی با سگان را برایش رقم زده است. دنیایی که کریس رقم زده صدها برابر دهشتناک‎تر از دنیای وحشی است که زن در بدویت خود مانند یک حیوان در آن می‎زیست.

در چنین موقعیتی که ظاهرا دیگر هنجارهای فرهنگی‎یی وجود ندارد، هجو این هنجارها از سوی لوکی مک‎کی –که فیلم خوش‎ساخت قرمز Red را در کارنامه دارد- کارگردان فیلم به مازوخیستی‎ترین شکل رخ داده تا حاد بودن موضوع مشخص‎تر شود. شاید در چنین دنیایی هجو دیگر به کاری نیاید و عمر خود را سپری کرده باشد و نقاب از چهره فجایع غربی باید برداشته شود. فجایعی که هر بار آن‎ها را از خبرگزاری‎های مختلف می‎خوانیم و می‎شنویم. فرهنگ سرمایه‎داری غربی بی‎هیچ تعلق خاطری به هر هنجار فرهنگی عمل می‎کند و لحن مکالمه متفاوت می‎شود. نشان دادن هنجارشکنی‎های یک دنیای غربی شاید باید لحنش چنین باشد.

چرخه قدرت از مرد روان‎پریش و زن‎ستیز به زن می‎رسد و زن آن‎ها را سلاخی می‎کند. سمفونی خونی که در این بین با موزیک درخشانی مچ شده است گویای حساس بودن فجایع دنیای پیرامونمان است. زنی که در ابتدای فیلم نماد انسان-حیوان بود و قرار بود تمدن را یاد بگیرد و مانند انسان‎ها رفتار کند کار به جایی می‎رسد که می‎ایستد؛ انسانی که خود را متمدن می‎داند و رفتارهای بدتر از حیوان انجام می‎دهد را سر جای خود می‎نشاند و جالب‎تر آن‎که در این بین هویت خود را پیدا می‎کند. زن مقتدر می‎شود نه نا با غریزه حیوانی بلکه با هوش انسانی و از خود نسل می‎خواهد. دختر کوچک خانواده طعم خون را می‎چشد و در این چشیدن لذتی نهفته است که زن او را با خود می‎خواهد به دنیای انسان-حیوانی ببرد که در ابتدا آن دنیا همه چیز را تهدید می‎کرده است اما زن دست بر شکم پگی می‎گذارد که حرامزاده‎ی پدر را در شکم می‎پروراند و نمادی است حضور نسلی مازوخیست‎تر و شاید وحشی‎تر که باید باقی بماند و زن را به حال خود گذارند. چرخه‎ی هنجارها در این کلاژ مازوخیستی دگرگون شده و نهیبی سهمگین را نقب می‎زند که شاید نیاز به بیداری‎های آدمی داشته باشد.

 

امتیاز منتقد به فیلم از 10 (7.7)

امتیاز مخاطبین IMDB به فیلم از 10 (6.7)

 

 

درباره نویسنده :
دکتر مجید رحیمی جعفری

سوابق تحصیلی: دکتری تئاتر دانشگاه تهران – کارشناس ارشد ادبیات نمایشی با پایان‎نامه بررسی روابط بینامتنی در سینمای ایران (1390-1370) – مهندس تکنولوژی نساجی با پایان‎نامه تأثیر مُد در طراحی ماشین آلات.

 

عرصه فعالیت: مدیرمسئول مجموعة هنری آکادمی هنر / مدرس مقطع کارشناسی ارشد رشته های پژوهش هنر، ارتباط تصویری و تصویرسازی؛ مقطع کارشناسی طراحی لباس / طراح دو دوره سوالات کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد در رشته‌های طراحی لباس، ارتباط تصویری و تصویرسازی / منتقد و پژوهشگر هنر / تهیه کننده تئاتر / نمایشنامه و فیلمنامه‎نویس / عضو سابق  گروه پژوهشی نشانه‎شناسی هنر خانة هنرمندان ایران / دبیر اجرایی چندین همایش‎ علمی / همکاری با نشریات علمی-پژوهشی (همکاری در مقام داور فصلنامه جستارهای زبانی دانشگاه تربیت مدرس، روایت شناسی انجمن علمی نقد ادبی ایران) و تخصصی (از جمله فارابی و صنعت سینما)


نظریه ها: نظریه بیناجسمی / تئوریزه کردن نظریه بینارسانه در سال 1390 /  همکاری با دکتر حمیدرضا شعیری در تئوریزه کردن نظریه ناسرگی 1389

 

زمینه پژوهش: نشانه شناسی گفتمانی / بینامتنیت / نقد ادبی / جلوه‎های نمایشی / سینمای آمریکا / فشن آرت / ژانر / سینمای گرایندهاوس / ارتباط تصویری

 


دیدگاه‌ها  

0 #3 Guest 1390-10-15 03:02
آخه چرا باید مازوخیستی نشون بدن بدیا رو!
نقل قول کردن
+1 #2 Guest 1390-10-14 19:57
به نظرمن میشد عنوان جهان سادیسم رو هم به تحلیلتون بدین.به نظرم مازوخیسم از سادیسم منشا میگیره.چیزی که تو این فیلم خیلی تکاندهنده تر از فیلمایی مثل اره اس.
نقل قول کردن
0 #1 Guest 1390-10-14 01:29
عکسش رو آدم می بینه می ترسه چه برسه بخواد بره ببینه :eek:
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما